نوشته شده توسط : کمالی

 

6تکلیف نجار در آستانه هدفمندی یارانه ها+مدرک
 

در آستانه اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها با محوریت اصلاح قیمتها، 6 تکلیف جدید دولت به تولیدکنندگان و واردکنندگان ابلاغ شد.

این مصوبه نمایندگان ویژه رئیس جمهور در کارگروه کنترل بازار با امضای محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور و رئیس کارگروه کنترل بازار ابلاغ شده است.
براساس این مصوبه، واحدهای تولیدی موظفند نسبت به درج قیمت مصرف کننده بر کلیه محصولات خود در چارچوب ضوابط مصوب سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولید کنندگان اقدام کنند.
همچنین واحدهای تولیدی موظفند قیمتهای مصرف کننده را در سامانه ای که توسط سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولید کنندگان اعلام می شود برای اطلاع مصرف کنندگان اعلام کنند.
در این مصوبه می خوانیم: وارد کنندگان کالاها موظفند نسبت به درج قیمت مصرف کننده در چارچوب ضوابط سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولید کنندگان بر کالاها و فاکتورهای صادره و برای توزیع کنندگان و واحدهای پخش و اعلام قیمتها در سامانه سازمان حمایت اقدام کنند. در همین حال، وزارت بازرگانی موظف است سیستم درج ایران کد را برای کلیه کالاهای وارداتی اجرا کند.
البته به منظور پیشگیری از افزایش غیر منطقی قیمت کالا و خدمات تولیدی، هر گونه افزایش قیمت توسط واحدهای تولیدی و وارداتی و خدماتی بدون هماهنگی با سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان ممنوع است.
در پایان این مصوبه تصریح شده است: کالاها و محصولاتی که قبل از تاریخ 1/8/1389 بدون ثبت سفارش و یا به صورت بدون انتقال ارز وارد گمرکات کشور شده اند صرفا از اخذ مجوز واردات از وزارت جهاد کشاورزی معاف می باشند، در سایر موارد تصمیم نامه شماره 169889/ ت 45463 ن مورخ 1/8/1389 ملاک عمل است.

آرشيو نظرات آرشيو نظرات آرشيو نظرات
 


حمله مستقیم موسوی به امام خمینی (ره) امام با پذیرش قطعنامه به اشتباه جنگ اعتراف کرد!
 

يكي از عناصر زمينه ساز فتنه 88، ضمن دفاع مجدد از حرمت شكنان عاشوراي سال گذشته، مدعي خطاي حضرت امام در دفاع مقدس شد!

 

ميرحسين موسوي كه عناصر بهايي هتاك و منافقين دستگير شده در حرمت شكني عاشوراي سال گذشته را مردان خداجو خوانده بود، در مقاله اي به بهانه محرم مدعي شد حرمت شكنان، عزاداران معترض بودند و سينه شان مالامال از عشق بود و حسين حسين مي گفتند.
وي كه بارها به خاطر خيانت به كشور و ملت مورد پشتيباني سران آمريكا و رژيم صهيونيستي و انگليس قرار گرفته، براي نهضت عاشورا قلمفرسايي كرده و سپس در حالي كه به نقش حضرت امام در دفاع مقدس مي پرداخت نوشت: كيست كه از ياد ببرد همه جاي ايران ميدان حماسه بود و كيست كه از ياد ببرد در زماني كه به ناچار تن به صلح داده شد، همين مردم رنج ديده اما پايدار، در مقابل چندچهرگاني كه به دامان و ياري متجاوز پناه آورده بودند، قد علم كردند و بدين گونه نشان دادند كه تصميم براي ترك جنگ، نه از روي بزدلي و بي اعتقادي، كه از سر درايت و آينده بيني است. نشان دادند كه خطاي رهبرانشان را با ايمان به صداقت آنان بخشودني مي دانند و اعتراف به خطا]؟![ نه تنها از اعتبار رهبرانشان نمي كاهد، كه محبوبيتشان را در قلوب مردم بيشتر مي كند.
به گزارش صراط ، اين مهره جريان سبز اموي همچنين در ادامه و با روش نخ نماي فرار به جلو مدعي شد: اقتدارگرايان هنگامي كه از شيوه معمولشان براي تقلب و تخلف در روند راي گيري طرفي نبستند چاره را در كودتاي انتخاباتي ديدند. شمارش آرا را كنار نهادند، پيروزي شان را اعلام و ابلاغ كردند، به ستادهاي مخالفانشان يورش بردند و به دستگيري چهره هاي فعال پرداختند.
موسوي همچنين مدعي شد: برماست كه در اين دوران بحران زده كاري زينبي بكنيم.
ادعاي اخير موسوي درباره خطاي امام در جنگ، رونويسي از ادعاي گروهك هايي نظير نهضت آزادي و ساير گروهك هاي نفاق است كه در زمان دفاع مقدس با استخبارات صدام همكاري مي كردند و تلاش داشتند دل مردم را در مقابله با متجاوزان و مستكبران خالي كنند و پس از آن هم مدعي شدند ادامه جنگ از سوي حضرت امام(ره) خطا بود. گزافه گويي اخير موسوي در حالي است كه حضرت امام به اعتبار انتشار برخي تحليل هاي غلط از سوي كساني نظير منتظري و... اعلام كردند كه «ما در جنگ حتي براي يك لحظه هم نادم و پشيمان نيستيم» و صراحتا به خاطر انتشار برخي تحليل ها از اين دست، از مردم به ويژه خانواده شهدا عذرخواهي كردند. مردادماه امسال نيز هاشمي رفسنجاني و رفيقدوست فاش كردند موسوي در دفاع مقدس كارشكني مي كرد.
اين عنصر لجوج كه به خاطر جاه طلبي هايش آلت دست سرويس هاي جاسوسي غرب قرار گرفت، اگرچه سعي كرده خود را مخالف گروهك منافقين نشان دهد كه پس از پذيرش قطعنامه 598 به ايران هجوم آوردند، اما اشاره اي به اين حقيقت نمي كند كه گروهك تروريستي منافقين يكي از سازمان دهندگان آشوب و حرمت شكني عاشوراي سال گذشته بود، به نحوي كه علنا براي آشوب و حرمت شكني بيانيه صادر كرده و به نيروهاي خود فراخوان داده بود. مرور هويت برخي عناصر دستگير شده نشان مي دهد كه آنها از مرتبطين گروهك منافقين و همچنين گروهك استعمارساخته بهائيت بودند. البته امسال هم منافقين و ساير گروهك ها خواستار تكرار حرمت شكني سال گذشته شده اند. با اين اوصاف ميرحسين موسوي طي يك سال گذشته توضيح نداده كه چگونه «مردان خداجو و عزاداران معترض» مورد نظر وي، وابستگان به گروهك ها بوده اند و چگونه جرئت يافته اند به پرچم ها و تكيه هاي عزاداري آتش بزنند و به عزاداران حمله كنند؟ آنها چگونه عزاداراني بودند كه با تحريك صداي آمريكا و بي بي سي و صداي اسرائيل و سايت صهيونيستي بالاترين و... آتش افروزي و آشوب برپا كردند و بلافاصله هم از سوي رژيم هاي استكباري و رسانه هاي آنها مورد تمجيد قرار گرفتند. يعني اوباش آشوبگر و وابستگان گروهك ها، مي توانند هم حسيني باشند و هم پروژه يزيديان روزگار را اجرا كنند؟
درباره تقلب و كودتاي انتخاباتي و كنارگذاشتن شمارش آرا هم، تنها ماندن فتنه گراني چون موسوي و كروبي با گروهك هاي نفاق در عاشوراي سال 88 به اندازه كافي نشان مي دهد كه چه كسي دنبال كودتا بودند. همچنين بايد گفت بيش از 18ماه از انجام كودتاي مخملين فتنه گران نگذشته كه همين عنصر جاه طلب مجبور شد براي راه انداختن آن كودتا از بازشماري تصادفي 10درصد آرا شانه خالي كند در حالي كه يك ساعت پس از اخذ آرا به خبرنگاران خارجي گفته بود براساس آراي ريخته شده در صندوق ها قطعا من پيروز هستم!
شايان ذكر است مقاله منافقانه موسوي بازتاب هاي جالب توجهي در محافل ضدانقلاب داشت به نحوي كه سايت ضدانقلابي بالاترين نوشت: مهندس موسوي گرامي، ميرحسين عزيز! چرا ما بايد هنوز هم از افسانه ها و اسطوره هاي مذهبي الگو بگيريم؟ من مي خواهم الگوي من ايراني و كسي مثل تو باشد. وقتي شما به ديگران توصيه مي كنيد كه بمانند و كار زينبي بكنند تكليف آنها كه نه به اسلام، نه به شيعه، نه به زينب و نه به حسين اعتقاد ندارند، چيست. چرا با اين تعابير كه براي بسياري از سبزها خوشايند و دلنشين نيست دايره طرفداران و دوستان خود را كوچك مي كنيد؟ ما خسته شديم از اين آويزاني به فرهنگ و زبان عربي(!)

گفتنی است امام خمینی با علم به اینکه جاسوسانی در آینده هویت خود را آشکار سازند و اصل جنگ را یک اشتباه بخوانند و پذیرش قطعنامه 598 را اعتراف به اشتباه بدانند در پیام قطعنامه به قلم خود نوشتند:
من باز می گویم كه قبول این مسئله برای من از زهر كشنده تر است، ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم . امروز خمینی آغوش و سینه خویش را برای تیرهای بلا و حوادث سخت و برابر همه توپها و موشكهای دشمنان باز كرده است و همچون همه عاشقان شهادت، برای درك شهادت روزشماری می كند. جنگ ما جنگ عقیده است، و جغرافیا و مرز نمی شناسد و ما باید در جنگ اعتقادیمان بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم.
من به صراحت می گویم ملیگراها اگر بودند، به راحتی در مشكلات و سختیها و تنگناها دست ذلت و سازش به طرف دشمنان دراز می كردند، و برای اینكه خود را از فشارهای روزمره سیاسی برهانند، همه كاسه های صبر و مقاومت را یكجا می شكستند و به همه میثاقها و تعهدات ملی و میهنی ادعایی خود پشت پا می زدند.
كسی تصور نكند كه ما راه سازش با جهانخواران را نمی دانیم. ولی هیهات كه خادمان اسلام به ملت خود خیانت كنند! البته ما مطمئنیم كه در همین شرایط نیز آنها كه با روحانیت اصیل كینه دیرینه دارند و عقده ها و حسادتهای خود را نمی توانند پنهان سازند آنان را به باد ناسزا گیرند. ولی در هر حال آن چیزی كه در سرنوشت روحانیت واقعی نیست سازش و تسلیم شدن در برابر كفر و شرك است. كه اگر بندبند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالای دار برند، اگر زنده زنده در شعله های آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستیمان را در جلوی دیدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز اماننامه كفر و شرك را امضا نمی كنیم.

 


خاتمي:چشم فتنه رادربياريد+عكس
 
سيدمحمد خاتمي، رئيس‌جمهور وقت ايران، در نامه‌اي به وزير اطلاعات نوشت: «اگر چشم فتنه در نيايد منشاء خسارت‌هاي فراوان مي‌شود.» و «نبايد ذره‌اي از فتنه‌ي خطرناكي كه ريشه در درون دارد، غافل ماند.»

 

 

 

پس از اين‌كه اصلاح‌طلبان توانستند در انتخابات دوم خرداد 76 از رقبا پيشي گرفته و پيروز شوند، براي افزايش قدرت خود و كاهش قدرت مابقي سازمان‌ها و نهادها، دست به طرح‌ريزي سناريوهاي متفاوتي زدند. اصلاح‌طلبان (بخوانيد براندازان) به خوبي به اين نكته دست يافته بودند كه بايد ابتدا از نهادهاي نظامي و امنيتي شروع كنند و قبل از هر اقدامي چنين نهادهايي را تضعيف كنند. كه تضعيف نهادهاي امنيتي منجر به تضعيف نظام خواهد شد. آنان براي اين‌كه سه نهاد امنيتي- نظامي جمهوري اسلامي ايران يعني وزارت اطلاعات، نيروي انتظامي و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را تضعيف كرده و در اذهان عمومي بد جلوه دهند سه سناريو طراحي كردند. سناريوي «قتل‌هاي زنجيره‌اي» براي تضعيف وزارت اطلاعات، سناريوي «كوي دانشگاه» براي تضعيف نيروي انتظامي و سناريوي ترور سعيد حجاريان براي تضعيف «سپاه پاسداران».


اصلاح‌طلبان توانستند دو طرح اول خود را به خوبي پيش برده و به بسياري از اهداف خود برسند اما ماجراي ترور حجاريان آن‌طور كه پيش‌بيني شده بود درست از آب در نيامد. بنابراين سعي كردند در يك اقدام رو به جلو، نهايت استفاده از آن را ببرند. براي انجام اين امر، سيدمحمد خاتمي، رئيس‌جمهور وقت ايران، در نامه‌اي به وزير اطلاعات نوشت: «اگر چشم فتنه در نيايد منشاء خسارت‌هاي فراوان مي‌شود.» و «نبايد ذره‌اي از فتنه‌ي خطرناكي كه ريشه در درون دارد، غافل ماند.»

با اين فرافكني چنين در اذهان عمومي جلوه‌گر شد كه ترور حجاريان كار سپاه پاسداران بوده است. به خصوص اين‌كه ضارب او علي‌الظاهر عضو نيروهاي بسيج بود.

آن روزها اگر كسي در تحليل‌ها مي‌گفت كه كار، كار خود اصلاح‌طلبان است و آنان از اين طريق سعي در باج‌خواهي از نظام دارند و تصميم گرفته‌اند با چنين اعمالي پروژ‌ه‌ي فروپاشي از درون نظام را عملي كنند، كمتر كسي بود كه باور كند. اما حالا بعد از گذشت ده سال از آن روزها و ماجراها و حوادثي كه پس از انتخابات سال قبل اتفاق افتاد بهتر مي‌توان در مورد آن به قضاوت نشست. علي‌الخصوص آن‌كه شاهد بوديم هم «سعيد حجاريان» و هم ضارب وي يعني «سعيد عسگر» هر دو در ستاد انتخاباتي ميرحسين موسوي مشغول فعاليت بودند. در حوادث پس از انتخابات مردم فهميم ايران به خوبي دريافتند كه آتش‌ فتنه از زير كدام خاكستر بلند مي‌شود و چه كساني بر خاكستر فتنه لحظه به لحظه مي‌دمند. نگاهي دقيق‌تر به تاكتيك‌ها و تكنيك‌هايي كه آنان در اين يك سال و اندي اتخاذ كرده‌اند به خوبي نشان از آن گفتار رهبر انقلاب مي‌دهد كه فرمودند براندازان از بيست سال پيش به فكر فروپاشي نظام بوده‌اند.»

سازمان سیا به ما گفته بود تقلب شده!
 
موسوي پس از 20 سال حاشيه گزيني و تنزه طلبي سوال برانگيز به بهانه انتخابات رياست جمهوري به عرصه بازگشت و تقلب در انتخابات را بهانه اي براي اجراي پروژه آشوب و كودتاي مخملي قرار داد بي آن كه طي 18 ماه گذشته كوچك ترين سندي براي ادعاي تقلب ارائه كند.

مهره آلت دست سرويس هاي جاسوسي بيگانه در فتنه 88 بالاخره سند تقلب در انتخابات را پيدا كرد!

هامون نیوز به نقل از صراط: موسوي پس از 20 سال حاشيه گزيني و تنزه طلبي سوال برانگيز به بهانه انتخابات رياست جمهوري به عرصه بازگشت و تقلب در انتخابات را بهانه اي براي اجراي پروژه آشوب و كودتاي مخملي قرار داد بي آن كه طي 18 ماه گذشته كوچك ترين سندي براي ادعاي تقلب ارائه كند. وي با اين حال اخيراً با استناد به پروژه مشكوك ويكي ليكس مدعي شد كه اين اسناد نشان مي دهد در انتخابات تقلب شده است.
موسوي در گفت وگويي كه سايت وي منتشر كرده در ارزيابي اسناد ويكي ليكس و اينكه چه آثاري مي تواند داشته باشد گفت: سندهاي مربوط به تقلب انتخاباتي بسيار قابل توجه است به ويژه آنجا كه اشاره مي شود اصولا رأي ها شمرده نشده است، يعني همان كودتاي انتخاباتي. شما اگر به مصاحبه برادر گرامي «محتشمي پور» كه چند روز پس از انتخابات صورت گرفت مراجعه كنيد خواهيد ديد كه به همين مسئله تلويحاً اشاره مي كند.

ادعاي اخير موسوي مستند به ادعاي ويكي ليكس، و آن هم مستند به ادعاي سفارت آمريكا در عشق آباد است كه بي هيچ سند و مدركي ادعا مي كند موسوي 26 ميليون و كروبي 12 ميليون رأي (مجموعاً 38 ميليون رأي!! از مجموع حدود 40 ميليون رأي) را به دست آورده اند! موسوي در اين استناد به پروژه آمريكايي ها توضيح نداده كه حتي اگر ادعاي ويكي ليكس اصالت هم داشته و مربوط به سفارت آمريكا باشد، ديپلمات آمريكايي در عشق آباد چگونه آراي وي و كروبي را شمرده و آمار كذايي را به دست آورده است! الا اينكه تصور كنيم اساساً سند «عشق آبادي»! براي درآوردن امثال موسوي و كروبي از چاه خود ساخته بوده است.

نكته بامزه ديگر در مصاحبه موسوي كه هماهنگي و اطاعت كامل وي از پروژه هاي جنگ رواني سرويس جاسوسي آمريكا را بيشتر نشان مي دهد، همزباني موسوي با كساني چون هيلاري كلينتون و رابرت گيتس در القاي «ماجراجويي، ضعف و انزواي ايران در منطقه»! است يعني همان سناريويي كه آمريكايي ها تلاش مي كنند به جبران شكست هاي زنجيره اي از ايران به اجرا بگذارند و شكست واقعي را با توهم پراكني جبران كنند.

به ادبيات آمريكايي موسوي دقت كنيد: اسناد منتشره، وضعيت شكننده ما را در منطقه به خوبي نشان مي دهند، وضعيتي كه خودمان به آن دامن زده ايم به جاي هفت مرتبه به نيويورك رفتن اگر روي كشورهاي همسايه بيشتر سرمايه گذاري مي كردند، بيشتر نتيجه مي گرفتند. وحشت پراكني و سخنان بدون حساب و ضعف مفرط ديپلماسي و نمايش افراطي قدرت نظامي منجر به آن شده كه با خيال پردازي از ايجاد ارتباط سازنده با كشورهاي منطقه غافل شده اند و عملاً يك متحد واقعي در كشورهاي همسايه نداريم.

اين مهره ورشكسته و عنود البته ترجيح داد به دلايل كاملا روشن، به روي كار آمدن متحدان جمهوري اسلامي ايران در عراق يا استقبال تاريخي مردم و مقامات لبنان از رئيس جمهور كشورمان اشاره اي نكند همچنان كه به هنگام سفر رئيس جمهور به قطر و حضور در نشست كشورهاي خليج فارس هم همين فتنه گران سياسي داخلي عليه سفر اعتمادساز مذكور موضع گرفتند! درباره 7سفر نيويورك نيز بايد يادآور شد كه 6سفر از 7 سفر براي شركت در نشست مجمع عمومي سازمان ملل با حضور سران كشورها بوده كه به اعتراف دشمنان و دوستان، سفرهايي جريان ساز بوده است و سفر هفتم نيز مربوط به حضور رئيس جمهور در اجلاس بازنگري ان پي تي است كه ديپلماسي موفق ايران، آمريكا و رژيم صهيونيستي را به انزوا برد و اولين بار بيانيه عليه برنامه هسته اي اسرائيل صادر شد.

موسوي در اين مصاحبه همچنين به شيوه اي ناشيانه و با فرار به جلو گفته است «جريان حاكم 20 سال براي يكدست كردن كشور طراحي كرده بود. اقتدار گرايان به دنبال حذف همه فضا از منتقدين و معترضين بودند» وي ادعا كرده كه «بنده فقط يكي از سنگ هاي سر راه بودم و بعد از انتخابات 2 ماه طول كشيد بنده اعتقاد پيدا كنم مناظره كذايي نه براي از بين بردن بنده يا آقاي كروبي بلكه براي تصفيه حساب كامل با همه نيروهاي رقيب و يكدست كردن كشور بوده است.

اين اظهارات در حالي است كه با وجود شناخت مسئولان از جريان هاي مديريت كننده موسوي و كروبي، به اين دو عنصر كوك شده و گروهك ها و بيگانگان اجازه حضور در رقابت هاي سياسي داده شد؛ اتفاقي كه در هيچ يك از نظام هاي سياسي دنيا سابقه ندارد. موسوي البته به خيال خود با زرنگي تلاش كرده از پاسخ به سوال اصلي بگريزد و آن اينكه، با چه توجيهي تبديل به اسم رمز و مجري پروژه كودتاي مخملي سرويس هاي جاسوسي سيا، ام آي6 و موساد شد و پذيرفت در كنار دامن زدن به آشوب، فضاي حمايت از آمريكا و رژيم صهيونيستي را در روز قدس و 13 آبان 88 فراهم كند و پس از آن نيز بستر هتاكي عليه حضرت امام خميني و ميراث بزرگ ايشان (جمهوري اسلامي و قانون اساسي و ولايت فقيه) را مهيا سازد؟! و با چه محاسبه اي سران آمريكا و رژيم صهيونيستي و انگليس از خيانت هاي وي به كشور و ملت و نظام به طور صريح حمايت كردند؟!

موسوي در حالي كه باني حاشيه سازي در روز قدس سال گذشته- به همراه كروبي- و سر دادن شعار نه غزه نه لبنان بود، اكنون در مصاحبه خود ادعا مي كند «ترورهاي اخير دانشمندان هسته اي به خوبي نشان مي دهد حمايت ما از ملت فلسطين و لبنان غير از جنبه هاي اخلاقي تا چه اندازه در جهت منافع ملي ماست».

برخلاف اين ادعا، موسوي مكرراً و از جمله در تبليغات انتخاباتي سياست جمهوري اسلامي در حمايت از لبنان و فلسطين را تخطئه مي كرد و پر هزينه و ماجراجويانه مي خواند اما با مشاهده استقبال گرم مردم لبنان از دكتر احمدي نژاد، جواب خود را گرفت.

يادآور مي شود هرگاه مقامات آمريكايي به ويژه وزيران خارجه و دفاع، و رئيس سازمان سيا به جنگ رواني و راه اندازي موج تبليغاتي عليه جمهوري اسلامي نياز پيدا مي كنند، تصادفاً موسوي و عناصر همسو با وي با چند روز فاصله دست به كار مي شوند و همان تبليغات آمريكايي را تكرار مي كنند! كه در ماجراي تحريم ها عليه ايران و صدور قطعنامه 1929 با تخطئه سياست خارجه ايران و پروژه ويكي ليكس و... بارها نمود پيدا كرده است.

« این همه لشگر آمده ؛ به عشق رهبر آمده.»

 

 










 

مهره آلت دست سرویس های جاسوسی بیگانه در فتنه 88 بالاخره سند تقلب در انتخابات را پیدا کرد!
موسوی پس از 20 سال حاشیه گزینی و تنزه طلبی سوال برانگیز به بهانه انتخابات ریاست جمهوری به عرصه بازگشت و تقلب در انتخابات را بهانه ای برای اجرای پروژه آشوب و کودتای مخملی قرار داد بی آن که طی 18 ماه گذشته کوچک ترین سندی برای ادعای تقلب ارائه کند. وی با این حال اخیراً با استناد به پروژه مشکوک ویکی لیکس مدعی شد که این اسناد نشان می دهد در انتخابات تقلب شده است.
موسوی در گفت وگویی که سایت وی منتشر کرده در ارزیابی اسناد ویکی لیکس و اینکه چه آثاری می تواند داشته باشد گفت: سندهای مربوط به تقلب انتخاباتی بسیار قابل توجه است به ویژه آنجا که اشاره می شود اصولا رأی ها شمرده نشده است، یعنی همان کودتای انتخاباتی. شما اگر به مصاحبه برادر گرامی «محتشمی پور» که چند روز پس از انتخابات صورت گرفت مراجعه کنید خواهید دید که به همین مسئله تلویحاً اشاره می کند.
ادعای اخیر موسوی مستند به ادعای ویکی لیکس، و آن هم مستند به ادعای سفارت آمریکا در عشق آباد است که بی هیچ سند و مدرکی ادعا می کند موسوی 26 میلیون و کروبی 12 میلیون رأی (مجموعاً 38 میلیون رأی!! از مجموع حدود 40 میلیون رأی) را به دست آورده اند! موسوی در این استناد به پروژه آمریکایی ها توضیح نداده که حتی اگر ادعای ویکی لیکس اصالت هم داشته و مربوط به سفارت آمریکا باشد، دیپلمات آمریکایی در عشق آباد چگونه آرای وی و کروبی را شمرده و آمار کذایی را به دست آورده است! الا اینکه تصور کنیم اساساً سند «عشق آبادی»! برای درآوردن امثال موسوی و کروبی از چاه خود ساخته بوده است.
نکته بامزه دیگر در مصاحبه موسوی که هماهنگی و اطاعت کامل وی از پروژه های جنگ روانی سرویس جاسوسی آمریکا را بیشتر نشان می دهد، همزبانی موسوی با کسانی چون هیلاری کلینتون و رابرت گیتس در القای «ماجراجویی، ضعف و انزوای ایران در منطقه»! است یعنی همان سناریویی که آمریکایی ها تلاش می کنند به جبران شکست های زنجیره ای از ایران به اجرا بگذارند و شکست واقعی را با توهم پراکنی جبران کنند.
به ادبیات آمریکایی موسوی دقت کنید: اسناد منتشره، وضعیت شکننده ما را در منطقه به خوبی نشان می دهند، وضعیتی که خودمان به آن دامن زده ایم به جای هفت مرتبه به نیویورک رفتن اگر روی کشورهای همسایه بیشتر سرمایه گذاری می کردند، بیشتر نتیجه می گرفتند. وحشت پراکنی و سخنان بدون حساب و ضعف مفرط دیپلماسی و نمایش افراطی قدرت نظامی منجر به آن شده که با خیال پردازی از ایجاد ارتباط سازنده با کشورهای منطقه غافل شده اند و عملاً یک متحد واقعی در کشورهای همسایه نداریم.
این مهره ورشکسته و عنود البته ترجیح داد به دلایل کاملا روشن، به روی کار آمدن متحدان جمهوری اسلامی ایران در عراق یا استقبال تاریخی مردم و مقامات لبنان از رئیس جمهور کشورمان اشاره ای نکند همچنان که به هنگام سفر رئیس جمهور به قطر و حضور در نشست کشورهای خلیج فارس هم همین فتنه گران سیاسی داخلی علیه سفر اعتمادساز مذکور موضع گرفتند! درباره 7سفر نیویورک نیز باید یادآور شد که 6سفر از 7 سفر برای شرکت در نشست مجمع عمومی سازمان ملل با حضور سران کشورها بوده که به اعتراف دشمنان و دوستان، سفرهایی جریان ساز بوده است و سفر هفتم نیز مربوط به حضور رئیس جمهور در اجلاس بازنگری ان پی تی است که دیپلماسی موفق ایران، آمریکا و رژیم صهیونیستی را به انزوا برد و اولین بار بیانیه علیه برنامه هسته ای اسرائیل صادر شد.
موسوی در این مصاحبه همچنین به شیوه ای ناشیانه و با فرار به جلو گفته است «جریان حاکم 20 سال برای یکدست کردن کشور طراحی کرده بود. اقتدار گرایان به دنبال حذف همه فضا از منتقدین و معترضین بودند» وی ادعا کرده که «بنده فقط یکی از سنگ های سر راه بودم و بعد از انتخابات 2 ماه طول کشید بنده اعتقاد پیدا کنم مناظره کذایی نه برای از بین بردن بنده یا آقای کروبی بلکه برای تصفیه حساب کامل با همه نیروهای رقیب و یکدست کردن کشور بوده است.
این اظهارات در حالی است که با وجود شناخت مسئولان از جریان های مدیریت کننده موسوی و کروبی، به این دو عنصر کوک شده و گروهک ها و بیگانگان اجازه حضور در رقابت های سیاسی داده شد؛ اتفاقی که در هیچ یک از نظام های سیاسی دنیا سابقه ندارد. موسوی البته به خیال خود با زرنگی تلاش کرده از پاسخ به سوال اصلی بگریزد و آن اینکه، با چه توجیهی تبدیل به اسم رمز و مجری پروژه کودتای مخملی سرویس های جاسوسی سیا، ام آی6 و موساد شد و پذیرفت در کنار دامن زدن به آشوب، فضای حمایت از آمریکا و رژیم صهیونیستی را در روز قدس و 13 آبان 88 فراهم کند و پس از آن نیز بستر هتاکی علیه حضرت امام خمینی و میراث بزرگ ایشان (جمهوری اسلامی و قانون اساسی و ولایت فقیه) را مهیا سازد؟! و با چه محاسبه ای سران آمریکا و رژیم صهیونیستی و انگلیس از خیانت های وی به کشور و ملت و نظام به طور صریح حمایت کردند؟!
موسوی در حالی که بانی حاشیه سازی در روز قدس سال گذشته- به همراه کروبی- و سر دادن شعار نه غزه نه لبنان بود، اکنون در مصاحبه خود ادعا می کند «ترورهای اخیر دانشمندان هسته ای به خوبی نشان می دهد حمایت ما از ملت فلسطین و لبنان غیر از جنبه های اخلاقی تا چه اندازه در جهت منافع ملی ماست».
برخلاف این ادعا، موسوی مکرراً و از جمله در تبلیغات انتخاباتی سیاست جمهوری اسلامی در حمایت از لبنان و فلسطین را تخطئه می کرد و پر هزینه و ماجراجویانه می خواند اما با مشاهده استقبال گرم مردم لبنان از دکتر احمدی نژاد، جواب خود را گرفت.
یادآور می شود هرگاه مقامات آمریکایی به ویژه وزیران خارجه و دفاع، و رئیس سازمان سیا به جنگ روانی و راه اندازی موج تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی نیاز پیدا می کنند، تصادفاً موسوی و عناصر همسو با وی با چند روز فاصله دست به کار می شوند و همان تبلیغات آمریکایی را تکرار می کنند! که در ماجرای تحریم ها علیه ایران و صدور قطعنامه 1929 با تخطئه سیاست خارجه ایران و پروژه ویکی لیکس و... بارها نمود پیدا کرده است.



:: بازدید از این مطلب : 374
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : 22 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کمالی

عاشورای 57 -عاشورای 88
 


کُلُ یَوم ٍ عاشوراء وَ کُلُ اَرض‌ ٍ کَربَلاء :

 
 

 

 

 

 

 

 

 



 

رای چندین بار متوالی ایرنای سیستان و بلوچستان دیروز طی خبری تریبون خبرگزاری جمهوری اسلامی را در اختیار یکی از اصلی ترین حامیان سران فتنه در این استان قرار داد .

مسئول چندان تازه از راه نرسیده ایرنا سیستان و بلوچستان طی دیداری با یکی از حامیان اصلی سران فتنه در این استان عکس یادگاری گرفت و سخنان وی را نیز تیتر این خبر رپرتاژی قرار داد .

ایرنا سیستان و بلوچستان در حالی سخنان مدیر مسئول روزنامه مشارکتی زاهدان را بازتاب می دهد که وی مسئول ستاد موسوی در این استان بوده و با وجود گذشت چندین ماه از فتنه 88 و عملکرد مخرب موسوی از وی و سران فتنه نه تنها اعلام برائت نکرده بلکه در این مدت تلاش کرده است به نحوی نیز تریبون فتنه گران سبز در سیستان و بلوچستان باشد .

مصاحبه های ننگ آور تقی رخشانی مدیر مسئول مشارکتی روزنامه زاهدان با رسانه های ضد انقلاب منجمله بی بی سی فارسی طی سالهای اخیر و تلاش فراوان وی در روزنامه اش برای ایجاد فتنه سبز در سیستان و بلوچستان در سال 88 و گاه تبدیل شدن روزنامه اش به تریبون جریانات افراطی مذهبی در استان نیز طی ماه های اخیر سبب نشده است که دست اندرکاران ایرنای استان علاقه خود را به وی پنهان کنند .

ایرنای سیستان و بلوچستان که در گزارشاتش درباره مطبوعات و مسائل سیاسی بارها علاقه خود را به مصاحبه با روزنامه نگاران اصلاح طلب نشان داده و در همان حال روزنامه نگاران ارزشی در اینگونه موارد سانسور و مورد بی مهری قرار می گیرند جای تعجب ندارد که مدیر مسئول روز نامه مشارکتی زاهدان و بازوی رساته ای و سیاسی فتنه گران در استان سیستان و بلوچستان در ایرنا تیتر یک دیدار سادلوحانه شود.

آنهم دیدار با مدیر مسئولی که در در پرونده خود لکه ننگ حضور اعتراض آمیز مردم انقلابی را در 9 دی تاریخی مردم زاهدان در مقابل روزنامه فتنه گرش دارد و ارتباط وی با جریانات افراطی فتنه در استان کاملا معرض می باشد.

این در حالیست که تقی رخشانی نیز در این دیدار از فرصت استفاده کرده و به تطهیر چهره افراطی سیاسی خود پرداخته و در این خبر از وی نقل شده است : گردانندگان روزنامه زاهدان دغدغه فرهنگی دارند! و با راه اندازی موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات، اقدام به برگزاری نمایشگاه و جشنواره برای تجلیل از شخصیت ها و بزرگان فرهنگ و هنر می کنند.

حضور خبرنگارانی که کارنامه خبریشان در زمان اصلاحات مشخص می باشد و افرادی با روحیات اصلاح طلبانه در ایرنا سیستان و بلوچستان از مواردیست که همچنان مسئول محترم خبرگزاری جمهوری اسلامی در این استان نسبت به آن بی اطلاع می باشند و یا ظاهرا مانند مدیران قبلی این خبرگزاری در سیستان و بلوچستان خود را به تغافل می زنند .

حضور نیروهای غیر بومی و دست چندم ایرنا و همچنین بیگانه با مسایل استان مهم و پیچیده ای همچون سیستان و بلوچستان طی سالهای اخیر آنهم به عنوان مسئول خبرگزاری جمهوری اسلامی در این استان مرزی سبب شده است که این خبرگزاری مهم همچنان در این استان از رسالت های واقعیش گاها بسیار دور باشد .

رئیس جدید  ایرنا سیستان و بلوچستان که به نظر می آید تحلیل درستی نیز از جریانات سیاسی استان ندارد باید نسیت به این موضوع به افکار عمومی مردم استان که بارها طی ماه های اخیر از سران فتنه ابراز برائت کرده و حتی خواستار محاکمه آنها می باشند پاسخگو باشد و ضمن عذرخواهی تلاش کند در آینده از مشاوران دلسوز در این موارد کمک بگیرد
»
 

تصاويري از قتل عام عزادارن سبز در عاشوراي ميرحسيني!

خوب حتما خبر داريد كه سال گذشته لباس شخصي ها و نيروي انتظامي جمهوري اسلامي در روز عاشورا به عزاداران ميرحسيني و عزاداران سبز حمله كردند و جمعي را به خاك و خون كشيدند.

همان طوري كه خبر داريد مردم عزادار سبز به ياد مظلوميت ميرحسين و علمدارش محسن سازگارا، مشغول عزاداري بودند و به ياد آتش سوزي خيمه‌ها در روز عاشورا، مشغول آتش زدن بانك‌ها و مغازه‌ها و معابر و ماشين‌هاي نيروي انتظامي بودند، كه ناگهان با حملات وحشيانه ماموران رژيم روبرو شدند و مظلومانه به شهادت رسيدند.

گزارش‌ها حاكيست كه ماموران رژيم به عزاداران بي‌گناهي كه دستهايشان را به علامت تسليم بالا برده بودند، حمله كردند و به آنها رحم نكردند. تصاوير زير گوشه اي از جنايات رژيم را نشان مي دهد كه توسط شبكه‌هاي مختلف حقيقت گوي خارج از كشور منعكس شده است!

ماموران نيروي انتظامي در حال ضرب و شتم عزاداران سبز!

ماموران نيروي انتظامي در حال ضرب و شتم عزاداران سبز!

ماموران نيروي انتظامي در حال ضرب و شتم عزاداران سبز!

ماموران نيروي انتظامي در حال ضرب و شتم عزاداران سبز!

آتش زدن به ياد روز عاشورا!

حمله و غارت به ياد روز عاشورا!

آلات عزاداري!

آلات عزاداري!

اين تصاوير را از وبلاگ چهارنما گرفته‌ام. براي ديدن تصاوير بيشتر به چهارنما مراجعه كنيد.

البته ديروز بعضي از ماموران رژيم، براي اينكه آبروي عزاداران سبز را ببرند، خودشان را كتك مي‌زدند و سر و صورتشان را خوني مي‌كردند. بعد چند تا خانم عزادار سبز با شالهاي سياه آمدند و متوجه اين توطئه شدند ونگذاشتند كه اين نقشه ماموران رژيم عملي شود!

دفاع عزاداران سبز از ماموران رژيم!

تصاوير زير هم گوشه‌اي از عزاداري عزاداران ميرحسيني را نشان مي‌دهد كه در حال آتش زدن ساختمان‌ها و اموال عمومي به ياد خميه‌هاي سوخته روز عاشورا هستند!

البته  بعد از اين همه جنايت، خبرنگار جرس با گوش‌هاي خودش شنيد كه ماموران نيروي انتظامي از كشتن بيشتر مردم سرپيچي كردند و تصميم گرفتند كه ديگر مردم عزادار را نكشند!

سرپيچي ماموران رژيم از كشتار مردم! خبرنگار جرس خودش شنيده!

و  بعد از اينكه ماموران رژيم وحشيانه به مردم عزادار سبز حمله كردند و جمع زيادي از عزاداران ميرحسيني را كشتند، كم‌كم بچه‌هاي سبز هم تصميم گرفتند كه در برابر ماموران رژيم بايستند و مقاومت كنند. اينجا بود كه سايت جرس بي طرفي خودش را رعايت كرد و از زخمي شدن عده‌ي زيادي از ماموران رژيم هم خبر داد!

تلفات دو طرف!

بعد از اين بود كه كم كم عزاداران سبز ميرحسيني پايتخت را از عناصر كودتا گرفتند و تهران را آزاد كردند!

كنترل تهران دست سبزها افتاد! الجزيره خبر داد!

و اين هم خوشحالي لحظه  پيروزي

بچه ها پيروز شديم، بياين بيرون جشن بگيريم!

بعدش هم رهبر ايران را با هلي كوپتر به يك پادگان نظامي منتقل كردند!

انتقال رهبر ايران به يك پايگاه نظامي!

البته در عاشوراي خونين سبز پارسال ، خوشبختانه آسيبي به علمدار لشگر ميرحسين، يعني محسن سازگارا، وارد نشد و ايشان خدا را شكر الان صحيح و سالم تشريف دارند و احتمالا مشغول توطئه، ببخشيد برنامه‌ريزي براي اربعين ميرحسيني هستند!

علمداري سازگارا در روز عاشورا!

 



 

"ریچارد ج. لوگار " (RICHARD G. LUGAR) سناتور با نفوذ آمریکایی در مقاله خود که در نشریه آمریکایی "فارین سرویس ژورنال " (Foreign Service Journal) منتشر شده به بررسی وضعیت سازمان BBG و برنامه‌های آن پرداخته و می‌نویسد: گزارش تیم من درباره‌ BBG نگرانی‌هایی زیادی را برجسته می‌سازد.

آمریکا باید برنامه‌های رسانه‌های خود در خاورمیانه را تغییر دهد

سناتور لوگار در آغاز وضعیت تلویزیون "الحریه " را مورد بررسی قرار داده و می‌نویسد: شبکه خبری 24 ساعته‌ الحریه پرهزینه است و در این منطقه‌ حساس در خارج از عراق بیننده کمی دارد، بودجه90 میلیون دلاری آن از مجموع هزینه‌های رادیو آسیای آزاد (37 میلیون دلار)، رادیو - تلویزیون مارتی (30 میلیون دلار)، و شبکه تلویزیونی خبری VOA فارسی (17 میلیون دلار) بیشتر است.

وی در ادامه این مقاله نوشته است: با توجه به محیط رسانه‌ای شلوغ خاورمیانه، یا باید منابع بیشتری را برای بازاریابی و ترویج اختصاص داد، یا برنامه‌ریزی را باید تغییر داد. اگر این تلاش‌ها در افزایش سطوح بینندگان ناکام بمانند، سیاست‌گذاران باید تصمیم بگیرند که آیا ادامه کار الحریه ارزش هزینه‌های آن‌را دارد یا نه.

لوگار در ادامه بدون اشاره به اینکه چرا دولت‌ها با پخش برنامه‌های ایالات متحده مخالفت ‌می‌کنند، مدعی شد: مشکل دیگر اعمال محدودیت کشورها برای خبرنگاران آمریکایی است، دولت چین از سال 2009 تاکنون تنها دو ویزای کاری برای گزارشگران صدای آمریکا مستقر در پکن صادر کرده است و بیش از یک سال است که از گشایش دفتر VOA در شانگهای ممانعت به عمل می‌آورد.

این سناتور آمریکایی در ادامه یادآور شده است:‌ از سال 2007 تاکنون، دولت آمریکا حدود 2900 ویزای مطبوعاتی برای روزنامه‌نگاران و پرسنل مطبوعاتی چینی صادر کرده است، خبرگزاری "شین‌هوا " حدود 75 گزارشگر در آمریکا دارد و تا زمان نوشته شدن این گزارش در حال آماده شدن برای گشایش یک دفتر بزرگ در میدان تایمز نیویورک بود.

دولت روسیه موفق شده صدای آمریکا را در این کشور ساکت کند

به گفته وی روزنامه‌نگاران در روسیه نیز مرتباً ربوده، شکنجه و کشته می‌شوند، بدون اینکه کسی به مجازات برسد. تعداد ایستگاه‌های روسی پخش کننده بخش روسی رادیو اروپای آزاد به شدت کم شده‌اند و از 30 ایستگاه در سال 2001 تنها به 5 ایستگاه در حال حاضر رسیده است.
این سناتور تأکید کرده است: دولت روسیه تجدید پروانه ایستگاه‌های رادیویی محلی در روسیه را به قطع پخش برنامه‌های آمریکا مشروط کرده و از این طریق موفق به ساکت کردن صدای آمریکا شده است، در نتیجه VOA که در سال 2003 از 85 ایستگاه پخش می‌شد، در سال 2009 فقط از یک ایستگاه پخش ‌شد، وزارت خارجه باید این موضوع را در بالاترین سطوح مطرح کند و باید تلاش‌های فزاینده برای مسدود کردن سایت‌های اینترنتی BBG را زیر نظر قرار دهد.

پخش برنامه‌های آمریکا موجب کاهش آزادی در کشورها شده است

لوگار پخش برنامه‌های ایالات متحده در آسیا را موجب کاهش میزان آزادی در کشورها دانسته و می‌نویسد: بنا به گزارش سازمان حقوق بشر غیردولتی "خانه آزادی " (Freedom House) ، شش کشوری که رادیو آسیای آزاد (RFA) در آن‌ها پخش می‌شود با یک کاهش تدریجی و مستمر آزادی مطبوعات مواجه هستند، و یکی از این کشورها در حال حاضر در بین 195 کشور در جایگاه 132 قرار دارد. RFA، که در سال 1994 به امید جاری شدن جو دموکراسی و آزادی پس از جنگ سرد به آسیا تاسیس شد، در ابتدا جنبه موقتی داشت.

لوگار افزوده است: اوایل امسال من به مجلس پیشنهاد کردم که با توجه به واقعیت ناخوشایند آزادی مطبوعات در آسیا، مجوز دائم به رادیو آسیای آزاد بدهد، به دنبال انتشار گزارش کنگره لایحه را تصویب کرد و اوباما آن را در ماه جولای امضا کرد و آن را از نظر قانونی در سطحی یکسان با رادیو اروپای آزاد و کوبا و خاورمیانه قرار داد. این امر به کشورهای منطقه و شنوندگان RFA نشان می‌دهد که ما اولویت زیادی برای حمایت آزادی رسانه‌ها قائل هستیم.

کاهش مخاطبان رادیو آمریکا در منطقه عرب زبان

لوگار در ادامه مقاله خود نوشته است: رادیوی عرب زبان BBG موسوم به ساوا یک قالب ساعتی مرکب از 45 دقیقه موسیقی و 15 دقیقه اخبار دارد، به رغم بدبینی آشکار خیلی‌ها در سال 2002 که این رادیو راه‌اندازی شد، ساوا در بین جمعیت زیر 30 سال این منطقه که مهم تلقی می‌شوند، به سرعت معروف شد، این در حالی‌است که هیچ یک از آن‌ها به برنامه‌های عربی صدای آمریکا گوش نمی‌دادند اما با گذشت زمان، با تقلید ایستگاه‌های محلی از قالب این رادیو، شنوندگان ساوا تا 25 درصد کاهش یافته است. در این زمینه ممکن است به یک سرمایه‌گذاری بیشتر برای بازاریابی، یا تغییر قالب نیاز داشته باشیم.

وی در ادامه می‌نویسد: با وجود اینکه هدف رادیو آسیای آزاد پوشش دادن یک جمعیت بیش از یک میلیارد نفری است، اما بودجه‌ بازاریابی سالانه آن هرگز از 7 میلیون دلار فراتر نرفته است. شرکت شبکه‌های سخن‌پراکنی خاورمیانه، که بر تلویزیون الحریه و رادیو ساوا نظارت می‌کند، شاهد یک نوسان گسترده در بودجه بازاریابی خود بوده است، که از چندهزار دلار در سال 2005 و 2006 به صد هزار دلار در سال 2007 رسید، سپس در سال 2008 مجددا به 5000 دلار کاهش و در سال 2009 به بیش از یک میلیون دلار افزایش یافت. چنین ناهماهنگی‌هایی هرگونه تلاش بلندمدت برای به‌دست آوردن سهم بازار را به شدت مختل می‌کنند و نیازمند رسیدگی هستند.

در ادامه مقاله، نویسنده با متهم ساختن جمهوری اسلامی ایران به عدم رعایت آزادی، ادعا می‌کند که حکومت ایران به تلاش خود برای پارازیت انداختن در شبکه خبری فارسی VOA (که برای جلوگیری از تعطیلی کامل از سیستم‌های ماهواره‌ای متعدد استفاده می‌کند) و رادیو فردا (بخش فارسی رادیو اروپای آزاد) ادامه می‌دهد. در ماه فوریه (بهمن) حکومت ایران هفت روزنامه‌نگار را صرفاً به خاطر انجام مصاحبه شغلی با رادیو فردا دستگیر کرد. تلاش برای مطمئن شدن از نفوذ برنامه‌های ما باید از اولویت بالایی برخوردار گردد. در این رابطه، شایان ذکر است که نرم‌افزار "iPhone " جدید PNN، که بارگذاری مستقیم ویدئوها در VOA را امکان‌پذیر می‌سازد، هزاران نفر از ایرانیان را به "ژورنالیست‌های بومی " تبدیل ساخته است.

این سناتور جمهوریخواه در ادامه افزوده است: وظیفه صدای آمریکا پخش کردن اخبار در مورد آمریکا، جهان و مناطقی است که کشورها در آن واقع شده‌اند. از سوی دیگر، وظیفه ایستگاه‌های جانشین تمرکز بر اخبار داخلی کشورهایی است که برای آن‌ها برنامه پخش می‌کنند. با ورود VOA و جانشین‌ها در حیطه‌‌های اصلی یکدیگر این مرزها شروع به کمرنگ شدن کرده‌اند.

لوگار همچنین می‌نویسد: کنگره باید در قانون Smith-Mundt، که در 1948 به تصویب رسید و بعدا مورد اصلاح قرار گرفت، بازنگری کند. این قانون حکومت آمریکا را از سخن‌پراکنی در داخل آمریکا منع می‌کند (از ترس اینکه حکومت ممکن است ناخواسته بر شهروندان خودش تاثیر بگذارد). نظر به اینکه دولت‌های روسیه و چین، و همچنین نهادها خارجی دیگر، در حال حاضر به زبان انگلیسی در داخل آمریکا برنامه پخش می‌کنند، این بازنگری کاملاً ضروری است. حتی ظاهرا القاعده نیز یک مجله آنلاین انگلیسی زبان راه‌اندازی کرده است که در داخل آمریکا قابل دسترسی خواهد بود.

وی یادآور شده است: در همین حال، عرب زبان‌هایی که به آمریکا مهاجرت می‌کنند قادر به تماشای الجزیره هستند، در حالی‌که به موجب قانون فوق‌الذکر از تماشای الحریه محروم هستند. این واقعیت‌ها، در کنار رشد اینترنت که کاربران اینترنتی داخل آمریکا را قادر به دریافت برنامه‌های صوتی و تصویری BBG و دسترسی آسان به وب‌سایت‌های BBG می‌کند، نشان می‌دهند که این قانون هم کهنه است و هم بالقوه مضر.

این سناتور آمریکایی افزوده است: BBG برای تامین بخشی از بودجه سال مالی 2011 خود، تعطیلی آخرین مرکز پخش موج کوتاه خود در داخل آمریکا، واقع در "گرینویل " (کارولینای شمالی) را پیشنهاد کرده است. کمیته با تعطیلی این مرکز 3.2 میلیون دلار پس‌انداز می‌کند، با اینکه شکی در کاهش مخاطبان موج کوتاه در برخی کشورها وجود ندارد، اما سیاست‌گذاران باید تصمیم بگیرند که آیا تعطیلی تنها مرکز باقی‌مانده در خاک آمریکا از نظر راهبردی منطقی است یا نه. از آن گذشته، در حالی‌که آمریکا با تعطیل کردن حدود 60 ایستگاه در ده سال گذشته و نگه داشتن تنها 200 ایستگاه خود را از شر مراکز پخش موج کوتاه خلاص می‌کند، چین دقیقا برعکس این کار را انجام می‌دهد و تعداد آن‌ها را در همین دوره زمانی به 284 رسانده است.

وی تأکید کرده است: این نگرانی‌ها و نگرانی‌های دیگر، همگی به نوعی از این موضوع سرچشمه می‌گیرند که سخن‌پراکنی دولتی آمریکا امروز در محیطی فعالیت می‌کند که در آن تکنولوژی به سرعت در حال تغییر است، رقابت‌ها چند برابر شده‌اند، عرصه‌ سیاسی جهان سیال است و بودجه‌ فدرال تحت فشار.

لوگار در پایان مقاله خواستار توجه بیشتر به ابزارهای سخن‌پراکنی شده و تاکید کرده است: به رغم مشکلات، درست کردن این جنبه از دیپلماسی عمومی برای اهداف سیاست خارجی ما حائز اهمیت است. موضوعاتی که آن‌ها را عنوان کردم و موضوعات دیگری که مطمئنم مطرح خواهند شد، همگی نیازمند یک BBG کاملا متعهد هستند، من اطمینان دارم که کمیته جدید با جدیت، تفکر تازه و تمرکز بر روی نتایج، به این چالش‌ها خواهد پرداخت و امیدوارم که در آینده، کنگره و قسمت‌های دیگر قوه مجریه نیز نقش خود را ایفا کنند تا شاهد باشیم که BBG اولویتی را که سزاوارش است، به‌دست ‌آورد.

 


 

شورای دولتی پخش برنامه‌های رادیو و تلویزیون آمریکا (BBG) که دیپلماسی رسانه‌ای دولت آمریکا را طراحی می‌کند، در بودجه مالی سال 2011 خود به کنگره مبلغ 768 میلیون و 778 هزار دلار درخواست کرده است.

 آنچه در پی می‌آید گزارشی مختصر از جزئیات دقیق بودجه‌های درخواستی این هیات برای سال مالی 2011 ، اهداف و برنامه‌های توسعه‌ای بی‌‌بی‌جی در نقاط مختلف دنیا همراه با دستاوردها و تغییرات جدید و همچنین برآوردی از مناطق دارای فعالیت این هیات رسانه‌ای است.

در مقدمه این گزارش می‌خوانیم:

« هیأت مدیران خبررسانی (BBG) با ترویج آزادی و دموکراسی و نیز با افزایش تفاهم از طریق ارتباطات چندرسانه‌ای و نیز پخش اخبار دقیق، عینی و متوازن و دیگر برنامه‌ها در مورد آمریکا و جهان، اهداف سیاست خارجی آمریکا را به پیش می‌برد.

هیأت مدیران خبررسانی تمام سازمان‌های خبررسانی بین‌المللی آمریکا را در بر می‌گیرد که عبارتند از: صدای آمریکا (VOA)،‌ رادیو و تلویزیون مارتی، و سازمان‌های دریافت‌کننده اعتبارات مالی: رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی (RFE/RL)، ‌رادیو آسیای آزاد (RFA) و همچنین شبکه‌های‌ خبررسانی خاورمیانه(MBN). تمام خدمات خبری هیأت مدیران خبررسانی تابع استانداردها و اصول مندرج در قانون خبررسانی بین‌المللی (1994) هستند.

پخش خبر با 60 زبان در بیش از 100 کشور با 171 میلیون مخاطب به زبان بومی

برنامه‌های هیأت مدیران خبررسانی از طریق رادیو، تلویزیون، اینترنت و همچنین انواع در حال گسترش رسانه‌های جدید به 60 زبان و در بیش از 100 کشور جهان منتشر می‌‌شوند. هیأت مدیران خبرسانی از طریق شبکه پخش جهانی‌، به طور مستقیم با 171 میلیون مخاطب به زبان بومی‌ خودشان ارتباط برقرار می‌کند.

این نوع دسترسی به مخاطبین جهانی کاملاً با ارزش و منحصر بفرد است زیرا آمریکا هم می‌خواهد با مردم اقصی‌نقاط جهان ارتباط برقرار کرده و هم در جهت خلق همکاری با آنها اقدام کند. خبررسانی بین‌المللی یکی از ثمربخش‌ترین و در عین حال کم‌ هزینه‌ترین بخش‌های دیپلماسی عمومی است. بیش از 80 درصد خدمات زبان‌های خارجی ارائه شده از جانب هیأت مدیران خبررسانی هزینه‌ای کمتر از 5 میلیون دلار در سال داشته و بیش از دوسوم این خدمات نیز هزینه‌ای کمتر از 2 میلیون دلار دارند.

هیأت مدیران خبررسانی در فرایند جهانی ترویج دموکراسی، جامعه مدنی، نهادهای شفاف و همکاری‌های جهانی نقش تسریع‌گر را ایفاء می‌کند.

زمانی که رویدادی رخ می‌دهد، هیأت مدیران خبررسانی می‌تواند با افزایش موقتی خبررسانی در حوزه مربوطه به بحران‌های جهانی واکنش دهد. به عبارت ساده‌تر، سرویس‌های زبان‌های خارجی هیأت مدیران خبررسانی بر ساعات خبری افزوده و محتوایی غنی برای اطلاع‌رسانی کارآمد و دقیق به مردم تحت تأثیر بحران، خلق می‌کنند.

زمانی که بحران‌های منطقه‌ای و محلی، اغلب بدون هیچ هشداری پدیدار می‌گردند، هیأت مدیران خبررسانی باید با سرعت، قاطعیت و بر اساس منابع رسانه‌ای موجود و ماهیت موقعیت پیش‌‌آمده نسبت بدان‌ها واکنش نشان دهد.

"برنامه استراتژیک هیأت مدیران خبررسانی در سال‌های مالی 2008 الی 2013 " استراتژی‌های سازمان برای دستیابی به اهداف را با توجه به چالش‌های پیش‌ رو مشخص می‌سازد. بودجه سال مالی 2011 بر اساس این برنامه تدوین شده و تلاش برای ادغام فعالیت‌های اجرایی و بودجه هیأت مدیران خبررسانی نیز بر اساس برنامه استراتژیک مذکور ادامه می‌یابد.

دستاوردهای منطقه‌ای

هیأت مدیران خبررسانی اهداف بلندمدت اجرایی را بر اساس اولویت‌های منطقه‌ای تدوین کرده است، در ادامه گزارش حاضر هر کدام از اهداف اجرایی، دستاوردهای بزرگ اخیر و تغییرات پیشنهادی در برنامه‌ها تشریح می‌گردند.

"برقراری ارتباط با جهان عرب‌زبان "

دستاوردهای برنامه
* الیوم، برنامه سه ساعته و جدید شبکه‌های خبررسانی خاورمیانه که در مارس 2009 تأسیس شد. این برنامه با آمیزه‌ خبری منحصر بفردی که در مورد مسائل جاری خاورمیانه ارائه کرده پوشش رسانه‌ای شبکه الحرة را بازتعریف کرده است، این برنامه پلت‌فرمی برای بررسی اخبار روز، بحث در مورد مسائل اجتماعی مهم، ارائه دیدگاه‌هایی منحصر بفرد از خاورمیانه و آمریکا و انتشار اخباری است که در دیگر رسانه‌های منطقه ارائه نمی‌گردند.

* در زمان مناقشات غزه در سال 2008،‌ شبکه‌های خبررسانی خاورمیانه منابع خود را دوباره سازماندهی نمود تا مخاطبین را در جریان لحظه به لحظه اخبار گذارد. پوشش خبری شبکه‌های خبررسانی خاورمیانه به علت عینی، دقیق و سر وقت بودن تحسین همگان را برانگیخت.

*‌ رادیو عراق آزاد که به عنوان زیرمجموعه رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی (RFE/RL) فعالیت می‌کند اخباری عینی و متوازن در مورد اخبار روزانه عراق و گذار این کشور به سوی دموکراسی ارائه می‌کند. در برنامه‌های سال مالی 2009 بر ضرورت عهده‌دار شدن مسئولیت‌های بیشتر از جانب شهروندان عراقی در حین خروج نیروهای آمریکایی و واگذاری اختیارات محلی به عراقی‌ها تأکید شده است.

تغییرات در برنامه‌ها: هیأت مدیران خبررسانی پیشنهاد می‌کند شبکه "الحرة اروپا " منحل گردد.

"برقراری ارتباط با مخاطبان مناطق استراتژیک مانند خاور نزدیک، جنوب آسیا،‌ آسیای مرکزی و اوراسیا "

دستاوردهای برنامه

* "رادیو دیوا " زیرمجموعه صدای آمریکا یک شبکه رادیویی است که به بیش از 40 میلیون پشتون ساکن در مرز بحران‌زده افغانستان- پاکستان اخبار منطقه، آمریکا و خبرهای بین‌المللی را پخش می‌کند. در ژوئن 2009، رادیو دیوا پخش یک برنامه سه ساعته صبحگاهی را نیز آغاز کرد.

* در ژانویه 2010، ‌سازمان رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی، "رادیو مشعل " را راه اندازی نمود. این شبکه رادیویی در موج کوتاه و برای پخش برنامه به زبان پشتون در مناطق مرزی افغانستان و پاکستان راه‌اندازی شده است.

* صدای آمریکا و رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی اخبار فوری، گزارش‌های عمیق و تحلیل‌هایی دقیق در مورد مسائل کشور افغانستان به مردم این کشور ارائه کرده‌‌اند. پوشش خبری جامع جریان انتخابات آگوست 2009 افغانستان، شامل گزارش‌های خبری زنده از کابل و ولایت‌های اطراف، سوابق نامزدهای کلیدی، بحث در مورد مسائل پیش‌ روی دولت، و واکنش رأی‌دهندگان داخل افغانستان بود.

* در ایران علی‌رغم پارازیت‌های فزاینده، صدای آمریکا و رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری ایران و همچنین اعتراضات گسترده متعاقب آن را گزارش کردند.

*‌ بخش خدمات زبان اردوی صدای آمریکا به ارائه خبررسانی تلویزیونی و همچنین گسترش برنامه‌های رادیویی در پاکستان ادامه می‌دهد.

* در 2 نوامبر 2009، رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی برنامه "پژواک قفقاز " را راه‌اندازی کرد، این برنامه به مدت یک ساعت و به زبان روسی برای مناطق اوستیای جنوبی و آبخازیا در گرجستان پخش می‌شود.

تغییرات در برنامه‌ها

- هیأت مدیران خبررسانی پیشنهاد می‌کند فرستنده‌های رادیویی موج FM در افغانستان افزایش یابند. این کار از طریق تأسیس ایستگاه‌های موج FM در مناطق مورد نظر هیأت مدیران خبررسانی انجام خواهد گرفت تا بدین وسیله برنامه‌های دری و پشتوی صدای آمریکا و رادیو آزاد افغانستان را پخش نمایند.

- هیأت مدیران خبررسانی پیشنهاد می‌کند برنامه‌ای در جهت ارضای نیازهای پرسنلی و تأسیساتی ادارات رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی تدوین و اجراء گردد.

- هیأت مدیران خبررسانی پیشنهاد می‌کند بخش سرویس زبان‌های یونانی و کروات صدای آمریکا منحل گردند، پخش رادیویی برنامه‌های شبکه خبری تلویزیون فارسی صدای آمریکا و همچنین برنامه یک‌ ساعته رادیوی فارسی صدای آمریکا متوقف گردد، و همچنین برنامه‌های سرویس روسی رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی، مناصب پشتیبانی و همچنین هزینه‌های عمومی عملیاتی کاهش یابند.

"تمکرکز برنامه‌های خبررسانی بر مخاطبان دارای اولویت استراتژیک در شرق آسیا "

دستاوردهای برنامه

* صدای آمریکا و رادیو آسیای آزاد به خبررسانی روزانه 5 ساعت به کره شمالی ادامه می‌دهند. سرویس کره‌ای صدای آمریکا با پخش برنامه‌ای به مدت 90 دقیقه از یک فرستنده موج متوسط مستقر در کره جنوبی ارتباط خود با مخاطبینش در کره شمالی را توسعه داده است.

* پس از تظاهرات وسیع ملی در برمه علیه حاکمان نظامی کشور و سرکوب‌های متعاقب آن، صدای آمریکا و رادیو آسیای آزاد خبرر

:: بازدید از این مطلب : 485

|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : 20 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کمالی

توصیه‌های شیخ برای شباب دانشجو



جارچیان و خبرچینان خبر آوردند که جماعتی از حواریون شیخ‌الحکما والادبا جهت دست‌بوسی به خدمت وی رسیده و عرضه داشتند:‌‌ ای شیخ! گر درنگ کنی و تعجیل روا مداری، قافیه را باخته‌ای؟

 

شیخ پرسید: از چه رو؟ حواریون بگفتند: مگر خبر نداری دو هفته‌ای است که آن یکی پیغامی از برای جوانکان دانشجو ارسال داشته و آنان را به سوی خود خوانده، حال آنکه همگان شاهد بودند میلیون‌ها نفر از نخبگان، اساتید و دانشجویان سال گذشته به روز گزینش فردی اصلح از برای زمامداری امورات کشور،در کوی و برزن نام تو را فریاد می‌کشیدند و می‌گفتند عالم‌تر و فاضل‌تر از شیخ در این دهر پیدا نبود و ردای ریاست ما فقط از آن اوست. کسی که به هنگام خطابه هر کلامش دری است گران از برای حکیمان و سخنوران و هر پندش را نیازمند تحریرهزاران رساله از برای تفسیرش. بر شماست که با افاضه فضل گوی سبقت از همگان بربایید تا بدانند با غصب حق شما چه خسرانی بر ساکنان بر و بحر وارد آمد. شیخ بگفت اگر اینگونه است پس من می‌گویم و شما بنگارید و هر جای کلام فزونتر از فهم این جوانکان دانشجو و اساتیدشان بود، خود به میان آنان بروید و آن را به زبان ساده ترجمه کنید چرا که نازل‌کردن کلام از بهر آنان دون شأن حکیم سخنوری چون من باشد. حواریون با ذوق تمام بگفتند سمعا و طاعتاً یا شیخ!
شیخ گفت و شاگردان کتابت کردند که متن پیامش از قرار زیر است:
فرزندان دانشجویم! بار دیگر روز دانشجو فرا رسیده و من هرگاه نام این روز را می‌شنوم به یاد دوران شباب خود می‌افتم که چگونه «جهشی» دروس دانشگاهی را پاس می‌کردم و در هر ترم دانشگاه یک مدرک دکترا از دانشگاه‌های داخله و خارجه دریافت می‌نمودم البته اینها به جز مدارک افتخاری است که از شرق و غرب عالم به نام من صادر می‌شد. حال آنکه عده‌ای حسود که چشم دیدن این همه فضل و حکمت را در یک نفر ندارند سال گذشته شعار می‌دادند «شیخ بی‌سواد عامل دست موساد». یادتان هست در ایام تبلیغات ریاست‌جمهوری هنگامی که به دانشگاه‌های شما سر می‌زدم، در هر دانشگاه صدها هزار دانشجو به استقبال ما می‌آمدند.
نوه‌های من! دیدید که در مناظرات تلویزیونی بر خلاف دیگران که فقط نفی یکدیگر می‌کردند من با استدلالات کاملاً علمی که اساتید و اقتصاددان‌های شهیر جهان نیز از درک آن عاجز بودند، همگان را از این همه علم و تجربه مملکت‌داری به بهت و حیرت واداشتم و پس از آن شاهد بودیم که ده‌ها میلیون رأی از چهارگوشه ایران و از تمامی‌استان‌ها که فکر می‌کنم تعدادشان 500 تا بود به سوی من سرازیر شد اما چشم تنگان به مقام و منزلت من حسادت ورزیدند و تمام آرای مرا به اسم دیگران خواندند و گفتند ای شیخ آرای باطله بر تو غلبه یافته‌اند! و در مرتبه پنجم ایستاده ای! من هرچه اندیشیده‌ام ندانستم این آرای باطله کیست و کی کاندیدا شد که ما نفهمیدیم.
جوانان دانشجو حیف که نتوانستم رئیس‌جمهور شوم و یکی حق ما را غصب نمود وگرنه کارهایی برایتان انجام می‌دادم که هزاران محمود نتوانند انجام دهند.
همانگونه که شما هم مطلعید این جماعت مدام از پیشرفت کشور خبر می‌دهند در صورتی من با گوش‌های خود شنیدم که اساتید شما هنوز در دانشگاه صاحب کرسی‌اند و بخاری و شوفاژ ندارند. من اگر مسئول می‌شدم همان ابتدای کار برای همه‌شان بخاری می‌خریدم تا مجبور نشوند مثل ننه‌جون من در سرمای زمستان از کرسی استفاده کنند.
دانشجویان عزیز مشکل ما آزادی بیان است همانگونه که آزادی بیان و دموکراسی باعث شد معدن‌چیان شیلی از زیر زمین بیرون بیایند. شما را نیز صاحب خانه و کار می‌کند. اصلاً اگر آزادی بیان بود شما همه‌تان یک شبه صاحب شغل و مال می‌شدید. اگر شما از خانواده‌تان دورید و در غربت درس می‌خوانید به خاطر نبود دموکراسی و آزادی بیان است.
فعلاً همین مقدار برایتان کافی است در پیام‌های بعدی راهکارهای دیگری برای حل مشکلاتتان را خواهم گفت.

موسوی و  فتنه در 16 آذر


 وی که امید وار است بتواند مجددا با  اردو کشی خیابانی و برخورد با نظام در قالبی جدید که ظاهرا رویکرد جدید جریان فتنه در آستانه هدفمندی یارانه ها می باشد و وصل این آشوبها به اعتراضات بعدی می باشد به هواداران خود چنین می گوید..


 

 


 

 همراهان جنبش سبز همچنان درخواست اجرای بدون تنازل قانون اساسی!!، پرهیز از خشونت، التزام به اخلاق و روش های اخلاقی !!! را خط مشی اصولی خود می دانند و با هر کس که به هر عنوان و بهانه آشوب کور بیافریند، مخالفند و آن را به ضرر مصالح و منافع ملی ایرانیان و اهداف جنبش سبز می دانند. باید به دیگران نیز توصیه شود که به سیره عقلا متعهد باشند و اگر تشخیص می دهند حرکتی مخرب است، آن را متوقف کنند.


هزینه ناکارآمدی های دولتمردان را مردم کوچه و بازار نباید پرداخت کنند، و نباید بر زخم های عمیق نابسامانی هایشان نمک پاشید. برعکس، چنانچه این همراه کوچک بارها درخواست کرده ام، باید با دستگیری از کسانی که این روزها بر اثر انبوه مشکلات به زمین می خورند کمک شود تا، به دور از روش هایی که کرامت انسانی آنان را از میان ببرد، به زندگی آبرومندانه شان ادامه دهند. چهره زندگی برای بسیاری از مردم زشت شده است، آن را زشت تر نکنیم، بلکه در حد توانمان، در زیبا کردن آن بکوشیم.


?- دوستان گرامی، پرسیده اید که این روزها که امکان بیان اعتراض ها و انتقادها به سبب سرکوب های شدید و برخوردهای امنیتی وجود ندارد، همراهان جنبش سبز چه باید بکنند؟ حقیقت این است که پاسخ به این پرسش هم باید محصول عقل جمعی باشد و شایسته است که همه همراهان و علاقه مندان به راه سبز امید در ارائه راهکارهای مناسب مشارکت داشته باشند.


وی در این بیانیه که به مناسبت 16 آذرماه منتشر کرده با تکرار شعاری که از طرف انجمن پادشاهی و منافقین طرح شده ، گفته است: یادمان نرود که همه باهم می گفتیم "نترسید نترسید ما همه با هم هستیم"... این درحالیست که جمله مورد اشاره آقای موسوی، همان شعاری است که مسعود رجوی سرکرده منافقین از آشوبگران روز عاشورا خواسته بود آنرا تکرار کنند.

وزرات خارجه اسرائیل:
دانشجویان هوادار اسرائیل اعتصاب کنند!
اما نکته جالبتر آن است که سایت وزارت خارجه اسرائیل برای جلبکهای سبز بیانیه ای که باید در 16 آذر بخوانند را هم از پیش نوشته و روی صفحه اینترنتی خود قرار داده است! وزارت خارجه اسرائیل بیانیه سبزها را چنین نوشته است: "در این روز دانشجویان باید خواستار...
صراط - سایت وزارت خراجه اسرائیل عاجزانه خواستار اعتصاب دانشجویان هوادار اسرائیل در 16 آذر شد!

به گزارش صراط نیوز این وبسایت صهیونیستی که فکر می کرد سر کلاس نرفتن یک دانشجو ، همان معنای اعتصاب کردن را می دهد! نوشت:
تعدادی از دانشجویان تهران (!) به ما اعلام کردند به مناسبت فرارسیدن 16 اذر روز دانشجو، از 15 تا 17 آذر به مدت سه روز دست به اعتصاب زده و از حضور در کلاس‌های درس خودداری خواهند کرد. این اعتصاب در اعتراض به جو امنیتی و پلیسی حاکم بر جامعه، امنیتی شدن محیط دانشگاه‌ها و زندانی شدن فعالان دانشجویی صورت خواهد گرفت.

صهیونیستها که گویا از گذشته عبرت نگرفته اند از سمپاتهای ترسویشان نیز خواسته اند برای زنده نگه داشتن منافع اسرائیل روز 15 آذر را روز "خودداری از رفتن به کلاس‌ها و اجتماع در محیط دانشگاه"، روز 16 آذر را روز "اجتماع در دانشگاه و سردادن فریاد حق‌طلبی"، و 17 آذر را "تجمع در دانشگاه و سپس راهپیمایی آرام" اعلام کنند!

اما نکته جالبتر آن است که سایت وزارت خارجه اسرائیل برای جلبکهای سبز بیانیه ای که باید در 16 آذر بخوانند را هم از پیش نوشته و روی صفحه اینترنتی خود قرار داده است! وزارت خارجه اسرائیل بیانیه سبزها را چنین نوشته است: "در این روز دانشجویان باید خواستار آزادی بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی شده و محاكمه عاملین این جنایت ضد بشری را خواستار شوند. دانشجویان باید بر مسأله استقلال و آزادی دانشگاه تاكید كرده و خواستار بازگشت اساتید دلسوز و گرانقدر بازداشت شده و اخراج شده به جمع دانشگاه شوند. در این روز همچنین باید یاد شهدای سبز (!) گرامی داشته شود تا نشان بدهیم كه یاد آنها هنوز زنده است و جنبش مردمی سبز زنده تر".

گفتنی است پس از نهم دی ماه 88 و تودهنی محکمی که پیاده نظام اسرائیل از ملت ایران دریافت کرد نزدیک به یکسال است که اسرائیل و آمریکا بال بال می زنند تا یک نفر پیدا شود و محض رضای صهیونیستها کاری بکند اما .... به هر حال ماجرای با نمک اسب تروای 22 بهمن 88 یادآوری عجز صهیونیستها در میدان آوردن کودتاگران در دوران جدیدی است که با 9 دی آغاز شده اس
طراح کوی78 تاج‌زاده بود
نماينده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی ضمن تشریح پشت پرده حادثه 18 تير 78 گفت: برنامه ريزي و طراحی این غائله توسط تاج زاده و دوستانش چندی قبل از این ماجرا در محلی نزدیک به سد كرج انجام شده و اسناد و مدارك آن نيز موجود است.
حجت الاسلام رسايي که شب گذشته در جمع دانشجویان دانشگاه تربیت معلم سخنرانی می کرد، در پاسخ به سوال خبرنگار سياسي «شبكه خبر دانشجو» در مورد پرونده كوي 88 گفت:در آن دوران ما به آقاي لاريجاني انتقاداتي بابت علني كردن موضوع كرديم و نبايد اين موضوع علني مي شد و حالا هم پيگير اين پرونده هستيم. هم اکنون هم جلسات و دادگاه هاي آن در حال بررسي و برگزاري است كه به زودي به نتيجه خواهد رسيد.

نماینده مردم تهران همچنین در مورد دانشجوي پولي وفرستادن لايحه آن به مجمع تشخيص مصلحت گفت : چنين چيزي صحت ندارد و من به طور كلي با اين طرح مخالفم.

وی در خصوص موضوع ولايت فقيه و ترس دولت های غربی و آمريكا در اين قبال گفت:هراس آنان از ولايت فقيه در ايران به حدي است كه از هيچ حكومت ون ظامي اين چنين هراس ندارند زيرا ولايت فقيه وابسته به فرد نيست و ريشه آن به دين متصل مي شود.

نماينده تهران در بخش دیگری از سخنان خود درمورد حادثه 18 تير 78 گفت: برنامه ريزي و نقشه آن در قبل از اغتشاشات توسط آقاي تاج زاده و دوستانش در مكاني واقع در سد كرجط راحي شده بودو اسناد و مدارك آن نيز موجود است.

نماینده مردم تهران همچنین با مقايسه برخورد دو رئیس جمهور در دیدار های احمدي نژاد و خاتمي با دانشجویان گفت:در پيش چشمان رئيس جمهور عكس ش را آتش مي زنند ولي چيزي نمي گويد ولي آقاي خاتمي تاب انتقادات در 16آذر سال 83 را نداشته و به داشجويان با تندي برخورد مي كند.

رسایی در ادامه ایم مقایسه خود و در تشریح بخش دیگری از عملکرد دولت دوم خرداد با اشاره به تحصن طلاب در زمان اصلاحات گفت:بعد از تحصن با دعوت رئيس جمهور به دفترش رفتيم و در جلسه اي با مشاوران خاتمي موارد را تذكر داديم ولي آنها با بهانه گيري و بي احترمي برخورد كردند و دانشجو را بي دين مي خواندند.

وي در قسمت پایانی سخنان خود با اشاره به فتنه 88 همچنین گفت: درآن دوران برخي كه خود را اصولگرا مي دانستند، رنگ عوض كرده و براي منافع خويش در پشت پرچم اصلاحات و موسوي مخفي شده و به حمايت آنان پرداختند.

رسایی اصلاحات در مسير دين و انقلاب را درست دانست ولي اصلاحات آمريكايي را مغاير دين وانقلاب برشمرد و گفت اصلاحات در كنار اصولگرايي براي نظام مفيد است و در غیر این صورت به بيراهه خواهد رفت.
ت.
 
 

 

پیام رقیب آراء باطله به مناسبت 16 آذر در آینه حقیقت


 

alt

مهدی کروبی ، معروف به رقیب آراء باطله به مناسبت 16 آذر پیامی صادر کرده است که ظاهری دارد و باطنی. همانطور که به تعبیر مقام معظم رهبری اربابان این فتنه گران دستی چدنی با ظاهری مخملین به سوی مردم ما دراز کردند ، این جیره خواراستکبار نیز با پیامی به ظاهر زیبا ولی در باطن پر از خیانت و دروغ به سم جوانان ما روانه نموده است. اما تصویر این پیام در آیینه حقیقت چیزیست که ما برای مردم عزیز ایران  به تصویر می کشیم

باطن پیام کروبی :

جوانان و دانشجویان عزیز؛ اساتید محترم؛ دانشگاهیان گرامی؛ و ملت همیشه سرافرازایران، ۱۶آذرماه، روز دانشجو آخرین نقطه امید ما برای دفن نشدن در زباله دان خائنان تاریخ است، ما را نجات دهید .

۱۶آذر هر سال یادآور مبارزات خستگی ناپذیر دانشجویان با اربابان ما یعنی استبداد و استعمار طیسالیان طولانی است. این روز یادآور شهادت سه دانشجوی عزیز در راه ایستادگی و مقاومتبر مطالبات آزادیخواهانه و استعمارستیزانه ملت ایران است.

دانشجویان پیش از انقلاب پیشتاز مبارزه با رژیم طاغوت بودند و نقش مهمی در تحولاتی که منجر به انقلاب اسلامی شد، ایفا کردند. پس از انقلاب نیز دانشجویان پرچم آزادیخواهی را رها نکردند و همواره چشم بیدار و پاسداران آزادی ، استقلال ایران و مدافعان آرمان های اصیل انقلاب اسلامی بودند و در مقابل ما وطن فروشان ایستادگی کردند . چه در حوادث انقلاب اسلامی که با رهبری امام مقابل رژیم ستم شاهی دوشادوش ملتمبارزه می کردند و چه در دوران ۸سال دفاع مقدس که با تقدیم ۵۰۰۰شهید سرافراز وصدها جانباز و ایثارگر در مقابل حامیان امروز ما ایستادند و نهال جمهوری اسلامی ایران را آبیاری و از آن حمایت کردند وچه در سالیان بعد از جنگ تا به امروز دانشجویان  همواره در مقابل خواسته های نامشروع ما ایستادند و فتنه را رسوا کردند. لذا همیشه شاهدیم که دانشجویان و دانشگاهیان همواره در صف اول مبارزه با ما  انحصارطلبان و قانون شکنان بودند و هیچ گاه ظلم و اجحاف در حق ملت بزرگ ایران رابرنتافتند . در دوران پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته نیز که ما سعی کردیم با فریب و نیرنگ ، آنها را در مقابل نظام قرار دهیم جز معدودی از دانشجویان که با سازمان منافقین همکاری می کردند ، باقی دانشجویان خیلی زود دست ما را خواندند و ما را رها کردند .

اکنون که به روز دانشجو نزدیک می شویم، متاسفانه تعدادی از فتنه گران  که در غالب فعالان دانشجوییو تنها به جرم خیانت  و اقدام علیه نظام در زندان به سر می برند . ما از آنها می خواهیم که به اقداماتی که انجام داده ایم اعتراف بیش از این اعتراف نکنند تا دست ما پیش مردم رو نشود.

فرزندان من، به عنوان فردی که در دوره های مختلف، عمر خود را به خودکامگی گذرانده ام، چند نکته را از روی تجربه و کینه از مردمی که با ما همراه نشدند متذکر می شوم:

۱-تجربه نشان داده که دروغ، تزویر و ریاهیچگاه پایدار نیست. لذا باید مراقب دروغ هایمان باشیم تا زود رسوا نشویم.

2- جنبش دانشجویی اگر چه به دلیل سیال بودن از طول عمر کوتاهی در هر دوره برخوردار استاما همواره از پتانسیل و ظرفیت های بالای جوانان مستعد برخوردار است و لذا در هر دوره ای دانشجویان ما را ترد خواهند کرد.

جوانان و دانشجویان عزیز؛ ۱۶آذرماه، روز دانشجو را آن روزی به شما تبریک می گویم که ما قدرت طلبان را روی کار آورید.

 
 


 
منافق‌های دانشگاه تهران عصبانی شدند
 
انجمن تهران فرمان آشوب راصادرکرد
انجمن اسلامی دانشگاه تهران که به "منافقین جدید" در دانشگاه تهران شهرت دارند در واکنش به تهیه کیفرخواست دانشجویی علیه 3 تن از سران درجه 2 فتنه 88 با عصبانیت خاصی دانشگاه را به اغتشاش و ناآرامی تهدید کردند.
 

تشکل تحت مدیریت خاتمی در دانشگاه تهران روز یکشنبه با توزیع بیانیه ای در سطح دانشگاه با کمال وقاحت و عصبانیت از امضای کیفرخواست دانشجویی علیه خاتمی، موسوی و کروبی نوشتند: با کمال تاسف در روزهای گذشته شاهد بوده ایم که برخی از تشکل های دانشگاه تهران از تنظیم و ارائه کیفرخواست علیه آقایان میرحسین موسوی، سید محمد خاتمی و مهدی کروبی، مقارن با شانزدهم آذر، خبر داده اند. این اقدام هیچ معنایی جز تحریک فضای دانشجویی و زمینه چینی برای برای بر هم زدن نظم دانشگاه ندارد. آنان که چنین خیالی را در سر پرورانده اند به خوبی از فضای دانشگاه تهران با خبرند و واقعیت دانشگاه را می دانند. انجمن اسلامی دانشجویان این هشدار را به مسئولان می دهد که چنین حرکتی می تواند منجر به واکنش شدید دانشجویان شده و نظم و آرامش دانشگاه را خدشه دار سازد.

 

هفته‌ی گذشته مرتضی کیا مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم‌پزشکی تهران گفته بود: بسیج دانشجویی دانشگاه تهران مشغول تنظیم کیفرخواست حقوقی خاتمی، کروبی و موسوی است و این کیفرخواست تا ۱۶ آذر تنظیم می‌شود که این امر نقطه آغازی برای اقدام جدی قوه قضائیه در برخورد با سران فتنه خواهد بود.

 

همین طور محمد ذوقی مسئول سیاسی بسیج تهران گفته بود: متأسفانه در فضای کنونی کشور سران فتنه یعنی خاتمی، کروبی و میرحسین موسوی بازی جدیدی را آغاز کردند و این بازی همان طرح هویج و چماق است که خاتمی سعی دارد خود را متنبه شده نشان دهد در صورتی که این ۳ عنصر سرمنشاء فتنه سال ۸۸ بودند.

 

این فعال دانشجویی خاطرنشان کرد: در این خصوص دستگاه قضایی کشور به هر دلیل و یا مصلحتی با سران فتنه برخوردی نداشته است اما بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم‌پزشکی تهران به طور رسمی و برای اولین بار اعلام می‌کند که مشغول تنظیم کیفرخواست حقوقی خاتمی، کروبی و میرحسین موسوی است و این کیفرخواست تا ۱۶ آذر امسال تنظیم می‌شود که این امر نقطه آغازی برای اقدام جدی قوه قضائیه در برخورد با سران فتنه خواهد بود.

 

اما فحشنامه انجمن تهران در پاسخ به این اظهارات دانشجویان مطرح شده است و رسما دانشگاه را به اغتشاش تهدید کرده است.

 

 

 
 


مدعی قانون‌مداری صادرکننده بیانیه‌هایی به رنگ "سیا "

 



 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
انتخابات دهم ریاست جمهوری در پیش و پس از 22 خرداد با حجم انبوهی از بیانیه‌‌ها و نامه‌های سرگشاده همراه بود که از این جهت با دوره‌های پیشین انتخابات ریاست جمهوری قابل مقایسه نیست.

 

برای واکاوی حوادث و فتنه پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری 88 برآنیم که ساختار، شاکله و اهداف مسببین این غائله که هزینه‌های گزاف مادی و معنوی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی در بر داشته‌اند را مورد بررسی قرار دهیم. از همین رو پس از بررسی " شکل‌گیری و برخی مؤلفه‌های ایدئولوژی تجدیدنظرطلبان "، " راهبرد تبلیغاتی و گفتمان انتخاباتی میرحسین موسوی "، " گفتمان محمود احمدی‌نژاد از انتخابات نهم تا دهم ریاست‌جمهوری "، "بررسی نتیجه انتخابات دهم ریاست جمهوری با روش "تحلیل گفتمانی " و "شواهد آگاهی جبهه دوم خرداد از سلامت انتخابات " به فصل هفتم یعنی " شورش بر جمهوریت " می‌پردازیم:

آغاز فتنه و صدور بیانیه‌ها

انتخابات دهم ریاست جمهوری در پیش و پس از 22 خرداد با حجم انبوهی از بیانیه‌‌ها و نامه‌های سرگشاده همراه بود که از این جهت با دوره‌های پیشین انتخابات ریاست جمهوری قابل مقایسه نیست. در این باره باید توجه داشت که شیوه صدور بیانیه‌های مسلسل از آموزش‌ها و توصیه‌های نظریه‌پردازان انقلاب مخملی بود.
گذشته از کمیت بالای این مکتوبات آنچه در وهله نخست از اهمیت برخوردار است و در این گفتار مورد بررسی قرار می‌گیرد، محتوای این متون و کیفیت آنهاست. اهداف و انگیزه‌های نگارش چنین مکتوباتی به نوبه خود از اهمیت بالایی برخوردار است. اما پرسش‌های دیگری که باید به آنها توجه داشت، پرسش از تأثیرات این نوشته‌ها در فرایندهای اجتماعی و سیاسی در ابعاد داخلی و خارجی است. سپس باید به انطباق این مکتوبات با عقلانیت، قانون‌مداری، اصول دمکراسی و آموزه‌های دینی پرداخت.
در واقع با تحلیل این موارد سپس می‌توان درباره این موضوع داوری کرد که در پس این قلم‌فرسایی‌ها چه اندازه منافع ملی مورد توجه قرار گرفته است. در گفتار پیش‌رو تلاش می‌شود گزارشی از مهم‌‌ترین بیانیه‌های سیاسی صادر شده به همراه برخی نامه‌های سرگشاده که در روزهای پیش و پس از انتخابات منتشر شده‌اند، ارائه شود. مقصود آن است که ضمن تحلیل انگیزه‌های نگارش چنین مکتوبات و آثاری که در پی داشته‌اند، محتوای آنها را با اصول قانون‌مداری، دمکراتیک، عقلانیت و دین‌‌مداری بسنجیم.

نوشته‌های موسوی آغازگر فتنه

در میان افرادی که نوشته‌ها و رفتار آنها باید مورد بررسی قرار گیرد، قطعاً موسوی از مهم‌ترین آنهاست. سخنان و مطالب موسوی در رادیکالیزه ساختن فضای جامعه نقش مهمی بر عهده داشت که این موضوع تنها به پس از انتخابات مربوط نمی‌شود.
به طور مثال موسوی در بیانیه‌ای که در سیزدهم خرداد منتشر می‌کند، می‌نویسد: "اینک که به خواست خداوند و اراده سبز شما، امواج امیدواری گوشه گوشه ایران بزرگ را فرا گرفته و صبح پیروزی بیش از پیش نزدیک می‌نماید، اخباری نگران‌کننده از برخی تحرکات و برنامه‌ریزی‌های محفلی به گوش می‌رسد که ضرورت هوشیاری کامل شما را افزون می‌سازد. معدود افرادی که نه علقه‌ای به جمهوریت نظام دارند و نه به احکام منور اسلام دلبسته‌اند، از آنجا که رقابت قانونمند در برابر اراده شما را غیرممکن می‌یابند، در صدد بر هم زدن امنیت و آشفته کردن آرامش روانی جامعه‌اند تا قطار انتخابات سالم را از مسیر خود منحرف کنند. آنان که به بقای کشور و جمهوری اسلامی به گونه‌ای مشروط باور دارند، ظاهراً از ایجاد بحران‌هایی که دامنه آنها به انتخابات و ایام حاضر متوقف نخواهد ماند نیز ابا ندارند. اطمینان دارم که مردم و جوانان با هوشمندی، مجال شیطنت را از این افراد می‌گیرند و از هرگونه تنش که مطلوب آنان است پرهیز کرده و از دایره رفتاری که زیبنده جوان فهیم و با فرهنگ ایرانی است خارج نمی‌شوند. "
برخلاف محتوای ظاهری این نامه که دعوت طرفداران به "اجتناب از اغتشاش " بود، اما پیام اصلی بیانیه که در قالب چهره "مظلوم‌نمایانه " صورت می‌گرفت، نوعی رادیکالیزه کردن فضای انتخابات بود. اینکه ادعا شود "برخی تحرکات و برنامه‌ریزی‌های محفلی " از سوی رقبا برای برهم زدن امنیت و آرامش جامعه در حال وقوع است، جز رادیکال‌تر ساختن طرفداران و هیجانی ساختن آن دستاورد دیگری نخواهد داشت.
رادیکالیسمی که زاییده مظلوم‌نمایی است. در این بیانیه رقیب، شخصیتی بی‌هویت، ریاکار و قدرت‌طلب معرفی شده است که نه به "جمهوریت " اعتقاد دارد و نه به "اسلام ". آنچه برای او مهم است تنها "قدرت " است و تنها به این شرط است که بقای "جمهوری اسلامی " را می‌خواهد و لذا برای حفظ آن از هیچ عملی فروگذار نخواهد کرد. اما این بیانیه به این پرسش پاسخ نمی‌دهد که چرا زمانی که دو جبهه خود را پیروز انتخابات می‌دانند باید به خشونت و بر هم زدن امنیت جامعه روی بیاورند. یعنی رویکردی که جبهه دوم خرداد پس از انتخابات اتخاذ کرد. 

توهم پیروزی عاملی برای تعویق اغتشاشات

در واقع همان‌طور که این بیانیه رقیب را متهم به برنامه‌ریزی برای "اغتشاش " می‌کند، رقیب نیز پیش از انتخابات همین تصور را از جبهه دوم خرداد داشت. اما چیزی که موجب شد اغتشاشات سیاسی به پس از انتخابات به تعویق بیفتد، احتمال پیروزی بود. به عبارت دیگر ناآرامی‌هایی که از سوی جبهه دوم خرداد به بعد از انتخابات موکول شد به دلیل احتمال پیروزی در انتخابات بود. زیرا بیم آن بود که اگر این ناآرامی‌ها پیش از رأی‌گیری آغاز شود احتمال پیروزی به خطر بیفتد.
در این بیانیه، موسوی همچنین خواهان سلامت در برگزاری انتخابات می‌شود. اظهار نگرانی کردن در سلامت انتخابات چنان که پیشتر نیز گفته شد از محورهای اصلی تبلیغات آن جبهه بود که از سال 1387 آغاز شده بود. اهداف این محور تبلیغاتی را در سه موضوع می‌توان جمع‌بندی کرد:
1. بیم واقعی در صورتی که آرا بسیار به یکدیگر نزدیک باشد.
2. مظلوم‌نمایی به منظور کسب آرای بیشتر.
3. بهره‌برداری برای حوادث پس از انتخابات در صورت شکست.
به کارگیری راهبرد "مظلوم‌نمایی " در بسیاری از رفتارهای تبلیغاتی ستاد موسوی نمایان بود. در واقع تبلیغ فراوان برای متهم‌سازی رقیب به "بی‌ادبی " از نمونه این تلاشها بود. موسوی در ساعت‌های واپسین مانده به انتخابات نیز از این سیاست بهره می‌برد و بارها صدا و سیما را متهم به جانبداری از رقیب می‌کند. موسوی طی یک بیانیه نارضایتی خود را از اینکه صدا و سیما برای احقاق حقوق نامزد رقیب او نوزده دقیقه زمان به وی اختصاص داده‌ است،‌ ابراز می‌دارد.
در طول مناظره‌های انتخاباتی در غیاب احمدی‌نژاد بارها در مناظره‌هایی که رقبا داشتند، آنان بدون آن که به مناظره با یکدیگر بپردازند به مناظره با شخص غایب می‌پرداختند. این رویکرد که بارها با تذکر مجری برنامه مبنی بر ایجاد حق برای پاسخگویی شخص غایب مواجه شده بود، از سوی رقبا نادیده گرفته شد.
بر همین اساس و طبق قانون یاد شده هر کدام از نامزدها از دقایقی برای پاسخگویی به مطالبی که در غیاب آنها ارائه شده بود، برخوردار شدند که در این میان فرصت احمدی‌نژاد به دلیل آن که دیگران بیشتر در غیاب او سخن می‌گفتند، بیشتر بود. موسوی با آن که این قانون را در مناظره‌ها پذیرفته بود،‌ اما به هنگام اجرایی شدن آن، چنین قانونی را بهانه‌ای برای مظلوم‌نمایی و جانبدار معرفی کردن صدا و سیما قرار داد. در بیانیه موسوی که به این منظور انتشار یافته، چنین آمده است:
ملت شریف ایران، هموطنان عزیز! همان‌گونه که شاهد بودید در مناظره‌های تلویزیونی،‌ نامزد حاکم به جای طرح برنامه‌های خود و نقد برنامه‌های طرف مناظره‌اش با توسل به شگردهای مغالطه‌آمیز، اشخاص حاضر و حتی غایب در مناظره را به شدیدترین وجه همراه با بدترین هتاکی‌ها مورد اتهام‌های گوناگون قرار داد... متأسفانه سازمان صدا و سیما در اقدامی تبعیض‌آمیز به فرد خاطی که در طول مدت انتخابات برخلاف قانون تمامی امکانات دولتی از جمله تمام شبکه‌های صدا و سیما را در اختیار داشت با اختصاص وقتی اضافه در آخرین ساعات مجاز تبلیغات به بهانه نقد طرف‌های مناظره‌اش از برنامه و عملکرد دولت، بار دیگر فرصتی را در اختیار نامزد حاکم گذاشت تا مجدداً به جای تصحیح و جبران خطاهایش سیلی دیگر از تهمت‌های ناروا را متوجه رقبای انتخاباتی و افراد غایب کند و کمتر از دو دقیقه (101 ثانیه) زمان را برای پاسخگویی اینجانب منظور داشت که شوخی تلخی بود.
اینجانب ضمن اعتراض به این شیوه برخورد تبعیض‌آمیز و ناجوانمردانه، همه این اقدام‌ها را ناشی از یقین نامزد حاکم و اتباعش به شکست در یک انتخابات سالم و عادلانه می‌دانم و اطمینان دارم مردم، با حضور سبز خود در پای صندوق‌های رأی قاطعانه و در کمال آرامش پاسخ همه این ناروایی‌ها را خواهند داد.(1)

گذشته از آنکه در این بیانات همانند بسیاری از بیانات دیگر، موسوی از موضع ادب و اخلاق حجم بالایی از اتهامات را به اشخاص حقیقی و حقوقی وارد می‌سازد، اما نکته قابل توجه این است که وی به رغم قانون وحقوق تعیین شده افراد سعی دارد آن را ظلم و تبعیضی علیه خویش جلوه دهد.

متهم ساختن بسیاری از نهادهای جمهوری اسلامی از قبیل صدا و سیما، شورای نگهبان، دولت، بسیج و سپاه، نه تنها در ایام انتخاباتی، که در روزهای نخست سال 88 نیز مورد توجه این ستاد بود. تجمع اعضای این ستاد در مقابل صدا و سیما به منظور جانبدارانه نشان دادن این سازمان هفته‌ها پیش از آغاز تبلیغات بیانگر آن بود که "مظلوم‌نمایی " از راهبردهایی است که جریان مذکور در انتخابات از آن بهره خواهد برد.

موسوی در روز انتخابات ضمن برگزاری نشست خبری در رفتاری غیرقانونی خود را پیش از پایان انتخابات پیروزی رقابت‌های انتخاباتی معرفی کرد. او همچنین در این روز پیشاپیش بیانیه‌ای هم مبنی بر پیروزی خود صادر کرد. جالب اینجا بود که وی در این اظهارات که خود را پیروز می‌نامید به جای آن که از ابعاد و دلایل پیروزی خویش سخن بگوید، بیش از هر چیز درباره تخلف در انتخابات و پی‌گیری این تخلف‌ها سخن گفت. متن کامل بیانیه موسوی در 22 خرداد چنین است:
به نام خدا. مردم شریف ایران! ضمن تشکر از حضور پرشور و استقبال گسترده شما از انتخابات ریاست جمهوری، به اطلاع می‌رساند طبق گزارش‌ها و مستندات واصله علی‌رغم تخلفات و کارشکنی‌های متعدد و نارسایی‌های گسترده، مستندات واصله حاکی از آن است که رأی اکثریت قاطع مردم متوجه این خدمت‌گزارشان بوده است. از مسئولان امر می‌خواهم در شمارش آرا نهایت دقت را بنمایند و اعلام می‌کنم در غیر این صورت از همه امکانات قانونی برای احقاق حقوق حقه ملت ایران اقدام خواهم کرد. همین جا فرصت را مغتنم می‌شمارم و از ملت شریف ایران می‌خواهم آماده برگزاری جشن پیروزی در شامگاه میلاد بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا(س) باشند.(2)

گرچه موسوی خود را پیروز نامید؛ اما در اظهارات وی - چه مطالبی که در بیانیه آمد و چه آنهایی که در نشست خبری ذکر شد - علامت‌هایی وجود داشت که نشان می‌داد وی در اعماق درونی، خود را پیروز نمی‌داند. او هیچ‌گاه اعتماد به نفس یک شخصیت پیروز را نداشت. تردید در کلمات او بیشتر از واژه‌های پیروزی خود را به رخ می‌کشید.

او بیشتر از آن که از پیروزی بگوید متناسب با تبلیغات چند ماه گذشته جبهه دوم خرداد از "صیانت از آرا " و "پیگیری تخلفات " سخن گفت. با وجود این، پرسش بسیار مهم این بود که اگر وی خود را واقعاً پیروز انتخابات می‌دانست چه نیازی داشت که آن را به طور غیرقانونی زودتر اعلام کند. آن هم در ظهر روز انتخابات که تا پایان رأی‌گیری زمان زیادی باقی بود؟ در واقع، چنان که روشن است این قضاوت زودهنگام بیش از آن که جمله‌ای خبری باشد، جمله‌ای انشایی بود و بیش از آن که مژده‌ای برای طرفداران وی باشد، نوعی رفتار سیاسی بود که رفتارهای بعدی جبهه دوم خرداد در روزهای بعدی هدف از آن را تببین می‌کرد.

در واقع،‌ همین اعلام نتیجه زودهنگام به نفع خود و تبعیت نکردن از روش‌های قانونی با هدف برپایی اعتراض‌های خیابانی بعدی بود که موجب شد بسیاری از تحلیل‌گران از این حوادث به عنوان "انقلاب مخملی " یا "انقلاب رنگی " یاد کنند. چرا که نه تنها این دو روش از ارکان انقلاب مخملی به شمار می‌آید بلکه استفاده از موج رنگی که جبهه اصلاحات از آن بهره برد نیز یکی از نمادهای انقلاب مخملی و رنگی به شمار می‌آید.

با توجه به شواهد پیش از انتخابات و نوع تبلیغات هجومی و شالوده‌شکنانه جبهه اصلاحات، تردیدی وجود نداشت که اگر نتیجه انتخابات دلخواه این جریان نباشد، آنها به سادگی سر تسلیم فرو نخواهند آورد. اما با فاصله و اختلاف یازده میلیونی میان نفر نخست و شخص بعدی این احتمال وجود داشت که به دلیل فاصله زیاد، روند تهاجمی گذشته که وعده تخلف در انتخابات را داده بود به دلیل دلسرد شدن ادامه نیابد. در حالی که چنین نشد و این جبهه به جای پذیرش رأی اکثریت یا اعتراض به شیوه قانون‌مند طریق رادیکالی اعتراض‌های خیابانی را با هدف ابطال انتخابات و نیز برخی مطالبات جانبی برگزید که معنایی جز "انقلاب مخملی " نداشت.

موضوعی هم که به این خواست افراطی و غیرقانونی یاری می‌رساند بیانیه‌های موسوی، کروبی، خاتمی و تشکل‌هایی نظیر مجمع روحانیون مبارز و جبهه مشارکت بود. در واقع "انقلاب رنگی " چیزی جز ساقط کردن دولت برخاسته از اراده اکثریت،‌ به بهانه "وقوع تقلب " و به واسطه رفتارهایی چون نافرمانی مدنی و اعتراض‌ها و تجمعات خیابانی که همان تبلور سیاست "فشار از پایین و چانه‌زنی در بالا " بود، معنای دیگری نداشت. 

بدعت‌های سیاسی

تقاضای ابطال انتخابات، بر هم زدن قوانین انتخاباتی کشور، ایجاد بدعت‌های سیاسی غیرقانونی و حذف رقیبی که با اکثریت آرا به پیروزی دست یافته است، خواسته‌هایی بود که در صورت موفقیت به معنای پیروزی انقلاب رنگی تلقی می‌شد. انقلاب رنگی مطابق وقایعی که در برخی کشورها مانند گرجستان، اوکراین و قرقیزستان رخ داد نیز همین معنا را افاده می‌کرد. با این تفاوت که در آنجا نتیجه داد و در ایران ابتر ماند.

تصمیم پیگیری رفتار غیرقانونی پس از انتخابات در جلسه 23 خرداد با حضور هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی، موسوی، کروبی و حسن خمینی گرفته شد. جمع‌بندی شرکت‌کنندگان در این جلسه در مصاحبه‌ای بر زبان جوان‌ترین عضو این جلسه نمایان شد که: "انتخابات باید باطل شود. " لذا موسوی در بیانیه‌ای که پس از اعلام نتایج انتخابات منتشر می‌کند، چنین می‌آورد:
نتایجی که برای دهمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری اعلام شد بهت‌آور است. مردمی که در صف‌های طولانی اخذ رأی شاهد ترکیب آرا بودند و خود می‌دانند که به چه کسی رأی داده‌اند با حیرت تمام به شعبده‌بازی دست‌ان�

 



:: بازدید از این مطلب : 381
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4

 


 


 

یکی از اعضای مرتبط با ستاد موسوی که به دستور گروهک نفاق، نام "بنیامین" را برای پوشش فعالیت‌های خود برگزیده بود توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد. 

بنیامین در جریان آشوب‌های پس از انتخابات نقش ساماندهی و عملیاتی کردن برنامه‌ها از جمله راه‌اندازی آَشوب‌ها و درگیری‌های خیابانی را بر عهده گرفته بود که سابق بر این، وی در جریان یکی از آشوب‌های خیابانی در تیرماه 88 از سوی ناجا دستگیر و پس از گذشت یک هفته آزاد شد.

بنیامین پس از آزادی، مورد توجه یکی از عناصر اصلی گروهک نفاق در ستاد موسوی که هم‌اکنون متواری می‌باشد،‌ قرار گرفت و از سوی وی به گروهک مذکور معرفی شد.

سرپل گروهک نفاق در خارج کشور نیز بلافاصله با وی ارتباط برقرار کرده و پس از طی دوره‌های آموزشی ویژه از جمله کد رمز و ... بنیامین را برای برنامه‌های بعدی این گروهک آماده کرد.

وی از سوی گروهک نفاق ماموریت‌هایی را بر عهده گرفت و در اولین اقدام با سوءاستفاده از برخی فریب‌خوردگان حوادث پس ازانتخابات شبکه‌ای مخفی را تشکیل داد و درصدد اجرای ماموریت‌های محوله از سوی این گروهک برآمد.

تاریخ انتشار : 15 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کمالی

خاتمی:بایدازهاشمی‌استفاده‌کنیم
به گزارش جوان آنلاین، دراین جلسه که با حضور سید محمد خاتمی برگزارشد حاضرین تاکید کرده اند که باید برنامه ریزی اصلاح طلبان در مقطع کنونی«دقیق» و «هوشمندانه» بوده و با نگاه به آینده باشد.

در این جلسه به بحث تحریم ها و هدفمند کردن یارانه ها پرداخته شده و با تاکید بر اینکه آستانه تحمل جامعه بزودی کاهش خواهد یافت، گفته شده است که عن قریب اتفاقاتی در کشور خواهد افتاد و با توجه به این که دولت در عملیاتی کردن طرح هدفمند کردن هم ضعف دارد این مساله به ما کمک می کند که امیدوار باشیم.

همچنین در این جلسه یکی از حاضرین گفته است، با توجه به این مسائل اگر حرکت دیگری از جنس انتخابات اتفاق بیفتد این دفعه برای حاکمیت آن را ویرانگر خواهیم کرد.

گفتنی است در ادامه این جلسه به چگونگی استفاده از ظرفیت ها پرداخته شده و سید محمد خاتمی به توضیحاتی دراین زمینه پرداخته است.

وی با تاکید براینکه هاشمی رفسنجانی چندان برای اصلاح طلبان خوشایند نیست گفته است، بهر حال ایشان ظرفیتی برای ما می باشد که باید از وی استفاده کنیم و برنامه هایی نیز بین ما وجود دارد.

خاتمی همچنین با بیان اینکه هاشمی ما را به آینده امیدوار کرده، از به وقوع پیوستن یک اتفاق بزرگ طی ماه های آینده خبر داده و گفته است: ما باید منتظر یک اتفاق بزرگ باشیم بیایید طوری صحنه را مدیریت کنیم که از جامعه عقب نیفتیم، معتقدم که این اتفاق بزرگ بدست هاشمی رفسنجانی است.
 
 


بایدبه‌فکرانتخابات‌مجلس‌آینده‌باشیم
مهم ترین اظهارات سید شهاب‌الدین صدر در چهارمین نشست وحدت اصولگرایان خراسان رضوی که در دفتر حزب موتلفه اسلامی در مشهد برگزار شد را در ادامه به نقل از ایسنا بخوانید.

*در این چند سال که در مسیر امام و رهبری حرکت کرده‌ایم، در بعضی جاها مرتکب اشتباهاتی شده‌ایم و از راه درست فاصله گرفتیم، بنابراین باید آسیب شناسی کنیم و ببینیم چه اشتباهاتی را انجام داده‌ایم.

* سفر رهبر معظم انقلاب به قم در واقع همگرایی مرجعیت و علما بود و امروز بهترین کار برای مقابله با تحریم، توطئه و فتنه‌ ایجاد وحدت است.

* با وحدت، جبهه اصولگرایی به اهداف خود می‌رسد؛ در گذشته خط قرمز هایی وجود داشت، ولی امروز باید این خط قرمزها بازنگری شود؛ اگر به پیام‌های مقام معظم رهبری توجه کنید در هر پیامی ایشان به نحوی تذکر فتنه را می‌دهند.

*امروز در مسیری که حرکت می‌کنیم شاخص باید رهبری باشد و اگر اختلاف نظری هم وجود دارد، باید با در نظر گرفتن شاخص و رهنمودهای مقام معظم رهبری کنار گذاشته شود.

*اکنون تنها راه نجات ما وحدت و همگرایی است، باید آسیب شناسی کنیم تا دوباره مرتکب اشتباه نشویم و اگر کسی مرتکب اشتباهی شده است، باید تجدیدنظر کند و مسیر امام و رهبری را در پیش بگیرد.

*وقتی شاخص ما مقام معظم رهبری باشد، تکلیف ما روشن است پس نیازی به تفسیر رای نیست؛ هر کجا در طول این سال‌ها وحدت داشتیم آمریکا و دیگر کشورها نتوانستند کاری انجام دهند، ولی اگر اختلاف وجود داشته باشد، آسیب‌پذیر می‌شویم.

* در حال حاضر باید به فکر انتخابات مجلس آینده باشیم چرا که با وحدت و همگرایی یکپارچه می‌توانیم دوباره مجلسی اصولگرا داشته باشیم این در حالی است که اگر تمرکز را از این موضوع برداشته و به بحث انتخابات ریاست جمهوری معطوف کنیم، اختلاف‌ها بروز می‌کند.

* جریان رقیب ساکت ننشسته است، جریان اصلاحات در حال برقراری پل‌های ارتباطی است، باید وحدت و یکپارچگی داشته باشیم تا جریان رقیب نتواند میدان گردانی کند.

* مجلس ما، مجلس خوبی است و این به برکت انقلاب و مقام معظم رهبری است
 
 


تذکررهبرانقلاب‌به‌مهريه‌همسر‌كواكبيان
به گزارش جوان مصطفی کواکبیان،‌نماینده اصلاح طلب مردم سمنان در مجلس هشتم با بیان اینکه ناگفته‌های زیادی ازماجرای عقد و ازدواجش در محضرمقام معظم رهبری دارد به جوان گفت: در سال 61 به همراه چند نفراز دوستان که همگی قصد تشکیل زندگی را داشتیم، برای ازدواج و قرائت خطبه عقد خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم که ایشان در ابتدا از تمامی آقایان حاضر در جلسه میزان مهریه توافقی با همسرانشان را پرسیدند.
وی ادامه داد: همه افراد به ترتیب مهریه خود را اعلام کردند تا اینکه نوبت به من و همسرم رسید، در این لحظه من با همان شور و شوق دوران جوانی و برای اینکه هرچه سریع‌تر وضعیت ازدواجم مشخص شود، با صدای بلند گفتم:« مهریه ما 200 هزار تومان است» این در حالی بود که مهریه زوج‌های دیگر در آن روز در حد یک جلد المیزان یا چند شاخه گل خلاصه می‌شد.
به گفته این نماینده مجلس بعد ازاعلام میزان مهریه رهبرانقلاب تأملی کردند و به یکباره رو به من و همسرم فرمودند: من خطبه شما را نمی‌خوانم، بروید با مهریه متعارف بیایید.
کواکبیان در پاسخ به این پرسش مبنی بردلایل انتخاب مهریه 200هزار تومانی آن هم در سال 61 اظهار داشت: برادرم چند سال قبل از ازدواج من درجبهه شهید شد و در زمان حیات برادرم تأکید فراوانی به این میزان مهریه برای دوام زندگی داشت، چراکه این نوع مهریه را موجب دوام و پایداری زندگی یک زوج جوان می‌دانست.
به احترام برادر شهیدم مهریه 200 هزار تومانی را توافق کردیم
عضوکمیسیون امنیت ملی مجلس با بیان اینکه من و همسرم به احترام برادر شهیدم مهریه 200 هزار تومانی را توافق کردیم، خاطرنشان کرد: در زمان خواندن خطبه عقد در محضرمقام معظم رهبری علت انتخاب این مهریه را به صورت کامل توضیح دادم و گفتم که به خاطر شهید شدن برادرم و برای اینکه نظر یک شهید محترم شمرده شود، این مهریه را انتخاب کرده ام، رهبر انقلاب هم ضمن توصیه به مهریه 14 سکه‌ای سرانجام خطبه عقد من و همسرم را قرائت کردند.
مهریه 14 سکه‌ای در راستای نظر مقام معظم رهبری است
به باورکواکبیان نظرمقام معظم رهبری درباره میزان مهریه زوج‌های جوان همواره آسان گرفتن مهریه و ازدواج به هنگام است که این موضوع در دیدارهای مختلف ایشان و صحبت با زوج‌های جوان مشخص است.
این نماینده مجلس با اشاره به طرح ملی مهریه 14 سکه‌ای که از طرف سازمان ملی جوانان مطرح شده است، اظهار امیدواری کرد: این طرح و برنامه‌های مشابه زمینه ساز ترویج ازدواج آسان، به هنگام و با مهریه‌های متعارف باشد.
راهکارهای ترویج فرهنگ ازدواج در3 فاز اصلی خلاصه می‌شود
نماینده مردم سمنان در مجلس معتقد است که راهکارهای ترویج فرهنگ ازدواج در کشور درسه فاز اصلی خلاصه می‌شود که درابتدا ایجاد و گسترش اشتغال برای جوانان، در مرحله دوم بهبود وضعیت معیشتی و اقتصادی خانواده‌ها و درنهایت آسان گرفتن ازدواج توسط جوانان است.
کواکبیان ضمن تأکید به مرحله سوم و آسان گرفتن ازدواج توسط جوانان خاطرنشان کرد: جوانان توصیه‌ها و تأکیدات مقام معظم رهبری درباره ازدواج را سرلوحه برنامه‌های خود قرار دهند.
 
 


مرور اخبار بهارستان در روزنامه هاي امروز؛
آنچه در ميان اين اظهار نظرهاي كاملا سياسي مفقود است و سخني از آن به زبان رانده نمي‌شود، ضرورت وحدت براي حل و رفع اين مشكلات است. امروز قوه مقننه را اكثريت اصولگرايان تشكيل مي‌دهند و قوه مجريه كشور هم در اختيار اصولگرايان است.بي‌شك آيندگان در قضاوت خود از اين سال‌ها به عنوان دوران زمامت اصولگرايان ياد مي‌كنند و مجموعه كارهاي مثبت و منفي را در كارنامه مجموعه‌اي به نام اصولگرايان ثبت و ضبط مي‌كنند.
سرویس مجلس:  اظهارات علی لاریجانی و علی مطهری دو نماینده اصولگرای مجلس هشتم بیش از سایر اخبار مجلسیان در مطبوعات امروز انعکاس داشته است.

لاریجانی که اواخر هفته گذشته را در قم، حوزه انتخابیه خود به سر می برد، روزهای پرکاری را پشت سر گذاشت.

روحانیت توسط دعا نویس ها تخریب می شود(جهان صنعت)، وظیفه داریم در مقابل انحرافات بایستیم(ابتکار)، حوزه‌های علمیه باید عطش معنوی جامعه را برطرف کنند(کار و کارگر) از جمله عناوینی است که روزنامه ها از میان سخنان وی برگزیده اند.

در این بین روزنامه کیهان به انعکاس سخنان علی لاریجانی در مراسم بزرگداشت محدث قمی در مرکز فقهی ائمه اطهار پرداخته است و روزنامه مردمسالاری ، حضور رئیس مجلس شورای اسلامی در گردهمایی بزرگ مبلغان مذهبی در مدرسه فیضیه قم را در کانون توجه خود قرار داده و پاسخ وی به طلبه ای که از وی پرسیده بود چرا اسامی دانشمندان را به شورای امنیت اعلام می کنید؟،را منعکس کرده و به نقل از وی می نویسد: اسامی را ما به شورای امنیت نمی دهیم، آنها خود در قطعنامه ها آورده اند و بعد به تروریست ها می دهند تا آنها را ترور کنند.

از سوی دیگر روزنامه رسالت سخنان رئیس مجلس در همایش مسئولان هیأت های مذهبی قم را در اخبار خود انعکاس داده و به نقل از وی نوشت: سنت عاشورایی در ایران رکنی برای بیداری ملت ماست. وی خطاب به مسئولان هیأت های مذهبی قم گفت: کار شما یک کار اساسی است که فقط مربوط به احساسات نیست.

آغاز زودهنگام رقابت های انتخاباتی

گسترش زمزمه انتخابات در میان اصولگرایان از دیگر موضوعاتی است که روزنامه های امروز به آن پرداخته اند.

«تهران امروز» با بازخوانی سخنان مرتضی آقاتهرانی و شهاب الدین صدر می نویسد: در ادامه بحث‏هاي افراد و چهره‏هاي شاخص جريان اصولگرا در خصوص وحدت همه‏جانبه و آمادگي كامل براي انتخابات مجلس نهم، مرتضي‏آقاتهراني و شهاب‏الدين صدر، دو عضو فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس نيز خواستار وحدت اصولگرايان براي رسيدن به اهداف اين جبهه شدند. مرتضي آقاتهراني، معلم اخلاق كابينه نهم و چهره شاخص حامي دولت با اشاره به فعاليت اصولگرايان با اعتقاد به اينكه فعاليت جدي انتخاباتي از هم اكنون توسط اصولگرايان آغاز نشده است، گفت: به نظر مي‌رسد كه تنها حرف اين موضوع در ميان است، البته بايد اصولگرايان زودتر به فكر تمهيدات لازم باشند و فعاليت‌هاي خود را آرام آرام آغاز كنند.

در همين حال، سيد شهاب‌الدين صدر نيز درباره لزوم وحدت اصولگرايان گفت: امروز تکليف ما اين است، به جاي اين‌که به حاشيه بپردازيم، تحت شاخص مقام معظم رهبري حرکت کنيم. در اين چند سال که در مسير امام و رهبري حرکت کرده‌ايم، در بعضي جاها مرتکب اشتباهاتي شده‌ايم و از راه درست فاصله گرفتيم، بنابراين بايد آسيب‌شناسي کنيم و ببينيم چه اشتباهاتي را انجام داده‌ايم.

«تهران امروز» در ادامه تحلیل خود از موضع گیری های نمایندگان اصولگرا می نویسد: بنابر برخي خبرهاي غير رسمي فعاليت‌هاي غيرعلني در سطح برنامه‌ريزي‌ها و رايزني‌هاي معطوف به انتخابات آينده از هم اكنون توسط برخي جريان‌هاي سياسي كليد خورده است. فارغ از تحليل‌هاي مختلفي كه در باب ضرورت وحدت اصولگرايان بيان شده، برخي از اظهار نظرها درباره وحدت اصولگرايان معطوف به انتخابات مجلس نهم و رياست‌جمهوري يازدهم است.

در حقيقت آنچه از فحواي اين قبيل سخنان برداشت مي‌شود، چيزي نيست جز اولويت دادن به كسب اكثريت مجلس آينده.به تعبيري هدف از وحدت اصولگرايان، در سطح يك هدف كاملا سياسي تقليل يافته به‌گونه‌اي كه تنها نتيجه مترتب بر وحدت، فتح كرسي‌هاي سبز بهارستان در گام اول و ماندن در پاستور در مرحله بعدي است. اين در حالي است كه در همين شرايط فعلي و حال حاضر، هم اكثريت مجلس از آن اصولگرايان است و هم قوه مجريه در اختيار طيفي از نيروهاي مجموعه اصولگرايان است.با اين وصف هدف تعيين شده براي وحدت اصولگرايان همين حالا هم محقق شده و نتيجه مترتب بر اين وحدت حاصل شده است.

 
اما با اين حال برخي مشكلات و بخصوص برخي اختلاف نظرها در بين اصولگرايان و به‌ويژه دولت و مجلس وجود دارد كه دود آن به چشم مردم مي‌رود.آنچه در ميان اين اظهار نظرهاي كاملا سياسي مفقود است و سخني از آن به زبان رانده نمي‌شود، ضرورت وحدت براي حل و رفع اين مشكلات است. امروز قوه مقننه را اكثريت اصولگرايان تشكيل مي‌دهند و قوه مجريه كشور هم در اختيار اصولگرايان است.بي‌شك آيندگان در قضاوت خود از اين سال‌ها به عنوان دوران زمامت اصولگرايان ياد مي‌كنند و مجموعه كارهاي مثبت و منفي را در كارنامه مجموعه‌اي به نام اصولگرايان ثبت و ضبط مي‌كنند.

«ابتکار» نیز ارزیابی فعالیت اصلاح طلبان را از دید آقا تهرانی انعکاس داده و به نقل از وی نوشته است: «راه برگشت و توبه برای اصلاح طلبان باز است». در مقابل روزنامه «مردمسالاری» ، نیز سخنان آقا تهرانی را در صدر اخبار خود قرار داده ولی  تیتر «جریان اصلاح طلبی را نمی‌توان انکار کرد» را برای سخنان معلم سابق دولتی ها برگزیده است.

در سویی دیگر محمد حسین فرهنگی بر این عقیده است که اصولگرایان پیش از ورود به انتخابات مجلس باید به همگرایی کامل برسند.روزنامه حزب الله بدون توجه به سخنان آقاتهرانی و صدر، به نقل از این عضو هیأت رئیسه مجلس می نویسد: با وجودی که نقش جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در انتخابات مجلس نهم بسیار موثر است اما جامعتین تنها به دنبال چارچوب های کلی هستند تا اینکه بخواهند به مصداق ها بپردازند.

صراحت لهجه علی مطهری و تمجید و تقدیر فرهنگ آشتی از وی

علی مطهری همچون روزهای استیضاح علی کردان جلودار منتقدین درباره اظهارات روزهای گذشته محمود احمدی نژاد درباره این مرحوم بود.

«اصولگرایان باید دو فهرست جداگانه برای مجلس ارائه کنند» (آرمان)، «رئیس جمهور نمی تواند متولی اصولگرایان باشد» (مردمسالاری) و «احمدی نژاد و مشایی از دایره اصولگرایی خارج شده اند» از جمله عناوینی است که روزنامه های امروز برای سخنان علی مطهری برگزیده اند.
سخنان این نماینده سرشناس مجلس هشتم که معتقد است، اساساً دخالت دولت در انتخابات مجلس کار غلطی است و امام خمینی (ره) نیز تاکید داشتند که دولت در انتخابات مجلس دخالت نکند، با استقبال گسترده مطبوعات روبرو بوده است.

در بین فرهنگ آشتی در تحلیل خود، به تجلیل از شجاعت و آزادگی او می پردازد و می نویسد: « دکتر علی مطهری روزهای شلوغی را پشت سر گذرانیده ولی گویا روزهای سخت تری را پیش روی خود دارد. اصولگرایی که جامعه اصولگرایی اش او را نه تنها از صراحت لهجه اش بازنداشته که از هم کیشان خود، صریح اللهجه تر کرده است. صراحتی که به راحتی به رییس جمهور و اعوان و انصارش را به چالش کشانیده است و هر آنچه را که یقین دارد درست است بر زبان جاری کرده است.»

و در ادامه با یاد خاطره پدر شهیدش می نویسد:  فرزند آیت الله مطهری از روزی که پایش به پارلمان ایران رسیده است، نشان داده است که هرگز اهل دیدن را ندیدن کردن و محافظه کاری نیست. علی مطهری شاید تنها رقیب رادیکالیستهای راست ایران است که یکه و تنها در تلاش است تا در برابر انحراف ها و ابتذال ها بایستد و در این میان دو قطبی چپ / راست و یا اصلاح طلب / اصولگرا برایش فرقی نمی کند. مطهری نماینده امروز جریان سوم سیاسی ایران است که تمام هم و غمش، صرف «انتقاد بدون مصلحت» و «حمایت بی مزد» از مسولان است.
 
عوض حیدرپور نیز از نمایندگانی است که ماجرای رشوه 5 میلیون تومانی در زمان استیضاح کردان را افشا کرد، خطاب به رئیس جمهور می گوید:«اگر مدرکی وجود دارد آن را منتشر کنند». «آرمان» به نقل از این عضو کمیسیون امنیت ملی می نویسد: مرحوم کردان در آن تاریخی که از مجلس رای اعتماد می گرفت گفت:«نمی دانستم درباره مدرک دکترای بنده بحث خواهد شد والا همینطور که فوق لیسانسم را داده بودم مدرک دکترای خودم را هم می آوردم».

سایر عناوین روزنامه ها از بهارستان:

«بلا تکلیفی کارخانه سیمان در ایلام » تیتری است که «جوان» برای «صفحه ایران» خود برگزیده است.
علی عزتی نماینده ایلام در مجلس شورای اسلامی با بیان این مطلب زبان به انتقاد گشوده و از عدم اجرایی شدن مصوبات سفر استانی دولت به ایلام خبر می دهد.  موج بیکاری ناشی از نبود صنایع،کارخانه های بلاتکلیف در ابلام از دیگر مطالب انتقادی این نماینده است که در این روزنامه حامی دولت منعکس شده است.

روزنامه «ایران» نیز تنها به اظهارات حداد عادل درباره هدفمند شدن یارانه ها اکتفا کرده و همچون روزهای گذشته کمترین میزان اخبار خود را به بهارستان اختصاص داده است.

از دیگر عناوینی که روزنامه های امروز از اهالی بهارستان نقل کرده اند می توان به عناوین زیر اشاره کرد:

- دولت و مجلس درباره بودجه 90 مذاکره ای نداشته اند (همشهری)

- دولت و مجلس همچنان درگیر برنامه پنجم (ابتکار)

- داریوش قنبری: ترور برای تضعیف روحبه دانشمندان هسته ای (مردمسالاری)

- بروجردی: دشمن دانشگاه ها را هدف گرفته است(رسالت)

- سازدار: رسانه ها بهترین ناظر بر عملکرد مجلس هستند (حزب الله)
 
 


خانم كلينتون در زمان احوالپرسي من با پادشاه اردن ابتدا به من سلام كرد و من نيز بر اساس سنت اسلامي جواب سلام ايشان را دادم.
وزير امور خارجه در خصوص اخبار مطرح شده مبني بر احوالپرسي وزراي خارجه ايران و آمريكا در اجلاس منامه، گفت: خانم كلينتون در زمان احوالپرسي من با پادشاه اردن ابتدا به من سلام كرد و من نيز بر اساس سنت اسلامي جواب سلام ايشان را دادم.

به گزارش خبرنگار اعزامي خبرگزاري فارس به منامه، منوچهر متكي وزير امور خارجه كشورمان امروز (شنبه) در حاشيه هفتمين نشست امنيتي گفت‌وگوي منامه در كنفرانس مطبوعاتي گفت: گفت‌وگوي منامه فرصتي است براي اينكه بتوانيم از دل اين گفت‌وگوها راهكارهاي مناسب براي ثبات و امنيت منطقه را استخراج كنيم.

وي در پاسخ به سؤالي درباره سوآپ سوخت با اشاره به گفت‌وگوهايي كه در يك سال گذشته در جريان بود، اظهار داشت: در خصوص اين گفت‌وگوها آقاي اوباما از آقايان لولا داسيلوا و اردوغان درخواست كرد كه با ايران مذاكره كنند و بحث مبادله را به تفاهم برسانند، اين كار صورت گرفت و بيانيه تهران صادر شد.

وزير خارجه افزود: مردم برزيل از اقدام آقاي لولا استقبال كردند و مدتي بعد در انتخابات اين كشور به كانديداي مورد نظر لولا راي دادند، همچنين آقاي اردوغان به خاطر اين ابتكار از سوي مردم تركيه مورد حمايت قرار گرفت و نظراتش در رفراندوم اين كشور راي آورد.

وي گفت: آقاي اوباما نيز مي‌توانست ضلع ديگر اين روند چندجانبه باشد اما متاسفانه روند تقابل را در پيش گرفت و به سوي قطعنامه حركت كرد و نتيجه‌اي به دست نياورد جز انتخابات ميان دوره‌اي آمريكا كه نتيجه‌اش را مي‌دانيد.
متكي با اشاره به اظهاراتش در اجلاس امنيتي منامه درباره همكاري‌هاي منطقه‌اي و تعميق روابط بين ايران و كشورهاي همسايه و عربي، اظهار داشت: در ذهن سياستمداران ايران تعامل مبتني بر همكاري اساس ديپلماسي و راهبرد در منطقه است و هر القا ديگري خلاف واقعيت منطقه است.
وي در خصوص مذاكرات ايران و گروه 1+5 كه قرار است طي روزهاي آينده در ژنو برگزار شود، گفت: بعد از فراز و نشيب چند ماهه اين گفت‌وگوها اين هفته در ژنو برگزار مي‌شود. ما همواره از رويكرد مبتني بر مذاكرات حمايت كرديم و اميدواريم اراده جدي زمينه‌ساز مذاكراتي سازنده در ژنو باشد.
خبرنگاري با اشاره به اظهارات روز گذشته كلينتون مبني بر اينكه قرار است مسئله هسته‌اي ايران در اين مذاكرات مطرح شود از متكي ارزيابي اين اظهارات را خواستار شد كه وي پاسخ داد: موضوعاتي كه در اجلاس مطرح خواهد شد خودش يكي از دستوركارهاست. يعني در ديدار نخست طرفين دستوركار جلسه مشترك را تعيين خواهند كرد.
وي در پاسخ به ادعاي آمريكايي‌ها درباره ايران اظهار داشت: آمريكايي‌ها بايد از تحولات يك دهه اخير درس‌هاي خوبي گرفته باشند، متهم كردن ديگران و چشم بستن بر اقدامات مداخله جويانه و ناامن كننده خود آمريكا در مناطق مختلف جهان رويكردي است كه به پايان راه خود رسيده است.
متكي اضافه كرد: آمريكا در منطقه ما هم به خاطر اعمال خودش و هم به خاطر حمايت‌هاي يك سويه از رژيم صهيونيستي به منبع نگراني و دغدغه در منطقه تبديل شده‌ است. آنها بايد پاسخگو باشند كه چرا بحران آفريني و بحران زايي در دستور كار ديپلمات‌هايشان در سراسر جهان قرار دارد. لذا من فكر مي‌كنم اين آمريكايي‌ها هستند كه بايد نسبت به رفع نگراني‌هاي ديگران از سياست‌هاي خود پاسخگو باشند.
وزير خارجه در پاسخ به سؤال يكي از خبرنگاران مبني بر اينكه هيلاري كلينتون از پرونده هسته‌اي ايران ابراز نگراني كرده و همچنين اينكه گفت‌وگوي منامه فرصت خوبي براي تبادل اتهامات بين تهران و واشنگتن است، گفت: شما نظر خود را درباره حواشي گفت‌وگوي منامه بيان كرديد لذا من پاسخ خاصي در اين زمينه ندارم.
متكي در پاسخ به سؤالي در خصوص برخي اظهارات مبني بر اينكه كشورهاي حاشيه خليج فارس ايران را در زمينه هسته‌اي متهم مي‌كنند، اظهار داشت: آيا هر كس هر چه مي‌گويد بايد ديگران عمل كنند يا بايد قانوني وجود داشته باشد.
وي گفت: براساس قانون و ضوابط NPT همه كشورها حق برخورداري از فناوري هسته‌اي را دارند و ايران هم مستثنا نيست، بنابراين اجازه دهيد بر همه ما قانون حكم كند.
وزير خارجه با بيان اينكه تحريم‌ها تاثيري بر ما ندارد، تصريح كرد: مذاكره كردن موضع هميشگي ماست.
خبرنگاري لحن كلينتون در اجلاس منامه را آشتي جويانه توصيف كرد و از وزير خارجه پرسيد شما چگونه اين لحن را توجيه مي‌كنيد؟ كه وي پاسخ داد: بيان اين كلام كه حق جمهوري اسلامي ايران در برخورداري از فناوري هسته‌اي از سوي كساني كه مي‌گفتند ايران نبايد به سوي انرژي هسته‌اي پيش برود يك گام به پيش است، البته اين اذعان، اذعان به مقررات NPT است اما بايد اين رويكرد گفتاري به رويكرد عملي تبديل شود. ما اذعان به اين حق را در آسمان‌ها نمي‌خواهيم بلكه در زمين مي‌خواهيم.
متكي در خصوص اخبار مطرح شده مبني بر احوالپرسي وزراي خارجه ايران و آمريكا در اجلاس منامه، گفت: خانم كلينتون در زمان احوالپرسي من با پادشاه اردن به من سلام كرد و من نيز بر اساس سنت اسلامي جواب سلام ايشان را دادم. مردم منطقه در ادب رفتاري‌شان شهره هستند اما در مورد بحث گفت‌وگو بين دو كشور آيا واقعا ديالوگ است يا مونولوگ است. متاسفانه آمريكايي‌ها در گفت‌وگو با برخي طرف‌ها راغبند. اگر طرف اهل ديالوگ نباشد.
وي با طرح سوالات مبني بر اينكه آيا تغييري در رويكرد اوباما طي دو سال گذشته در مسائل منطقه‌اي و آيا در افغانستان و فلسطين تغييري ايجاد شد گفت: در ساير موضوعات نيز همين طور است مردم از شعار تغيير استقبال مي‌كنند. اما قضاوت‌شان را بر عملكرد اشخاص و دولت‌ها مي‌گذارند.
وي افزود: ‌ما فكر مي‌كنيم سياست خارجي اوباما ادامه سياست بوش است سياست‌هايي كه دو سال پيش با پاسخ منفي آمريكا مواجه شد و در انتخابات اخير مياندوره‌اي آمريكا همان پاسخ را دريافت كرد.
ما اين بحث‌ها را به خاطر درگيري مطرح نمي‌كنيم ما در اين منطقه زندگي مي‌كنيم و مسائل را مي بينيم و آثار زيانبار سياست‌هاي غلط آنها را مشاهده مي‌كنيم و چون به منطقه علاقه‌منديم راهكارهاي جايگزين مي‌دهيم همانطور كه در مورد افغانستان راهكار جدي ارائه كنيم.
وي در خصوص ترور دانشمندان ايراني گفت: ما كساني را كه با انتشار اسامي دانشمندان هسته‌اي در قطعنامه‌ سازمان ملل زمينه ترور آنها را فراهم كردند شريك در اين اقدام مي‌ناميم و با تصويب اين قطعنامه‌ها در واقع گروه‌هاي تروريستي مأموريت يافتند با هدايت سرويس‌هاي جاسوسي اقدام به ترور اخير كنند، سرويس‌هايي كه مدتي قبل اشاره داشتند كه بايد چه برخوردي با ايران داشته باشند.
وي در مورد اظهارات كلينتون كه در بدو ورود به منامه درباره ايران گفت: استدلال ما اين است كه حرف‌ها مواضع در پارادوكس و تضاد قرار دارد .
وي درباره اسناد ويكي ليكس گفت: اسنادي كه درباره ايران منتشر شده بخش كوچكي از اسنادي است كه وجود دارد، 250 هزار از چند ميليون اسناد است. ما فكر مي‌كنيم اين موضع در قالب‌هاي جدي‌تري مورد بررسي قرار مي‌گيرد. در چند روز گذشته كه در كشورهاي منطقه بودم تكرار مواضع رهبران كشورها را در باره علاقمندي آنها به روابط با ايران دريافت كردم.بنابراين معتقديم عقلاي آمريكايي بايد فكر جدي براي مجموعه سياست‌هاي آمريكا كنند.
 
 


   

 
بنابر اخبار واصله فرزند شاه مخلوع در صدد ایجاد اتاق فکر همسو با لندن می باشد.
 


ربع پهلوی: جریان فتنه کم آورد

 

رضبنابر اخبار واصله فرزند شاه مخلوع در صدد ایجاد اتاق فکر همسو با لندن می باشد.

ا ربع پهلوی طی سخنانی اعلام داشت که اروپا و شهر پاریس را برای ادامه فعالیت متمرکز اوپوزوسیون بر علیه جمهوری اسلامی ترجیح می دهد.وی در این زمینه گفت: من فکر می کنم که اروپا صحنه بهتری برای هماهنگی همه گروه های مخالف می باشد .


بنابر این گزارش،ربع پهلوی در ادامه سخنان خود در رابطه با شکست جریان فتنه سال گذشته گفت: جریان فتنه کمبود موفقیت داشت زیرا مردم اعتمادی به آن نداشتند. اعتماد چیزی نیست که به صورت ناگهانی به دست آید.

ربع پهلوی در ادامه مدعی شد که سه دهه است رهبری مخالفان را بر عهده دارد.

فرزند شاه معدوم همچنین افزود: من طرفدار یک حکومت سکولار هستم.

وی در بخشی دیگر از همراهی رسانه های دولتی برخی کشور ها و شبکه های ماهواره ای به نفع خود اشاره کرد و گفت: سازمان های خبری دولتی و یا ایستگاه های رادیو تلویزیون ایرانی در خارج از کشور در ایجاد ارتباط نقش دارند.

 
 


يك رمز نويسي در خودنويس!!
آقازاده ي دچار مشكل «گريز از مركز»
سه جريان ضد انقلابي «اصلاح طلبان راديكال، سلطنت طلبان و ماركسيست هاي سابق» شبكه اي مثلثي ميان «تهران، دوبي، لندن» تشكيل داده اند. اين شبكه از مبدأ لندن مديريت مي شود.
هر چند كه كيهان درباره اين مثلث گزارش هاي متعددي را منتشر كرده اما در اين ميان گزارش رمز گونه «نيك آهنگ-ك» درباره شبكه مذكور قابل تأمل است. وي اكنون در كانادا اقامت دارد و ضمن همكاري با سايت ضدانقلابي روزنت (شبكه پاريس) سايت خودنويس را راه اندازي كرده است. وي پيش از خروج از كشور با برخي نشريات زنجيره اي وابسته به «حزب مشاركت»، «نهضت آزادي» و كارگزاران (روزنامه آزاد) همكاري داشت و از برخي روابط اين مجموعه مطلع است.
«نيك آهنگ-ك» پس از تحت فشار قرار گرفتن از سوي حلقه لندن و جرس، گزارشي را در «خودنويس» منتشر كرده است. او در اين «معادله چند مجهولي نسبتاً معلوم» مي نويسد: رهبر سابق يك گروه چريكي (فرخ نگهدار رئيس گروهك فدائيان خلق) كشور ايكس در شهري اروپايي (لندن) زندگي مي كند. او امروز محافظه كار شده و خود را پراگماتيك مي نامد. او از طريق يك شبكه اجتماعي، در شهرهاي ديگر دنيا يارگيري كرده است، گويي يك جور اتاق فكر دارد. باز هم فرض كنيد روزنامه نگاري قديمي از كشور ايكس كه در حكومت سابق به سران رژيم نزديك بوده (مسعود بهنود سلطنت طلب)، هم اكنون همشهري رهبر سابق گروه چريكي است و در رسانه همان شهر اروپايي (بي بي سي و جرس) مشغول به كار است. اين دو شايد هيچ فصل مشتركي نداشته باشند اما قرابتي خيره كننده دارند. هر دو عضو شبكه اي هستند كه منافع معيني دارد. آنها از بندري (دوبي) در كشوري كه در جنوب كشور ايكس است پيام هايي مي گيرند.
وي در اين رمزنويسي! مي افزايد: اكنون فعالان حزبي و روزنامه نگاران بسياري با واسطه هاي مختلف خود را به كشورهاي اروپايي و آمريكا رسانده و در رسانه هاي آنجا جا گرفته اند. اما اينها زيرميزي خبرها و موضوع هايي را متناسب با منافع احزاب سابق خود (كارگزاران و مشاركت) داغ مي كنند و رقباي سياسي را در رسانه هاي خود، در هم مي كوبند. يكي از تازه واردهاي طرفدار يكي از احزاب در يك رسانه آمريكايي، زيرزيركي براي رسانه اروپايي هم آدم معرفي مي كند تا در ميزگردها حال رقيبان عقيدتي را بگيرند.
وي خبر مي دهد: يكي از سران احزاب سياسي كه اكنون بي حزب است، به چند نفر از دوستانش كه در رسانه هاي دو پايتخت اروپايي هستند تأكيد مي كند كه كارشان را به خاطر رسانه جديدي كه در فرانسه راه افتاده (ايران ندا) رها نكنند. گويي اينان بايد نمايندگان حزب در دو پايتخت اروپايي باشند. اما بررسي شبكه موجود نشان مي دهد كه اين همكاران در داخل كشور در دوره هايي براي ستادها و اتاق هاي فكر هم كار مي كرده اند. برخي حتي حقوق بگير نشريه (فرهيختگان) دانشگاه «بسته» (آزاد) بوده اند و هنوز ارتباط ارگانيك با رؤساي سابق خود را به خوبي حفظ كرده اند.
وي آنگاه به نقش يك آقازاده از كشور گريخته- و از متهمان فتنه سال 88 كه به تازگي با شبكه «الان» دوبي مصاحبه كرد- مي پردازد و مي نويسد: اين گروه هم اينك شبكه اجتماعي (مجازي) خودشان را فعال كرده اند و به همديگر در رسانه هاي مختلف آمريكايي و اروپايي سوژه هايي را مي رسانند كه از بندري در كشوري در جنوب كشور به اين طرف و آن طرف ارسال مي شود. شنيده شده كه بندر مربوطه، محل زندگي آقازاده اي است كه دچار مشكل «گريز از مركز» است. او به روزنامه نگاران مختلف در پايتخت هاي مختلف اروپايي زنگ مي زند و هندوانه زير بغل شان مي گذارد. تعداد اندكي از روزنامه نگاران تبعيدي هم كه خبر دست اول مي خواهند، احتمالاً مايلند وي سايه اي نيز بر سر آنها بگستراند، غافل از اين كه آقازاده در قديم از برخي ها به عنوان مهره هاي كم ارزش شطرنج بهره برده كه اينك خبري از آن ها نيست.
همكار سرخورده نشريات زنجيره اي سپس به نقش اين عنصر فعال در فتنه 88 مي پردازد و مي نويسد: اين شخص «معادله هيچ مجهولي ما» هر روز ساعت ها با مهره هايش در شهرهاي مختلف گپ مي زند. تحليل هايي كه منتشر مي شود بايد متناسب با منافع او باشند. هر كس بازي را به هم بزند، طبيعتاً غير خودي است. او تلاش مي كند روزنامه نگاراني را متقاعد كند كه ماجراي تحريم كشورش را به طور جدي پي بگيرند و اخبارش را داغ كنند. جالب تر آنكه پدر وي از داغ شدن تحريم ها بيشترين بهره سياسي را عليه رقبا مي برد. يعني اگر تحريم ها به مردم عادي ضرري برسانند، يقيناً اتفاقي براي آقازاده نمي افتد، اما حال رقبا گرفته مي شود. براي او همين كافي است. جالب تر آنكه اين چهره خارج نشين فعاليت براي افزايش تحريم عليه كشور خودش را خيانت نمي داند.
وي در پايان بدون ذكر نام، به شيرين كاري اخير سايت حلقه لندن (جرس) در انتشار نامه جعلي و به نام رئيس قوه قضائيه اشاره كرد و نوشت: اگر از اين شخص مدرك بخواهيد با مدرك جعلي مثل نامه رئيس قوه قضائيه كشور ايكس روبرو مي شويد. او «يوزر-نيم»هاي يك سايت را در اختيار گرفته تا براي جنگ رواني از آنها بهره ببرد. نتيجه اخلاقي داستان اين است كه تا وقتي امثال اين آقا و مشاورانشان و رهبران سابق چريكي و اعضاي شبكه شان در رسانه هاي مختلف اثر گذارند، انتظار شنيدن و ديدن واقعيت در رسانه هاي خارج از كشور، امري بيهوده است. نتيجه غيراخلاقي هم مي توان زياد گرفت!
 
 


بدحجابی جزو جنگ نرم است
تهران امروز گفت وگویی با محمد تقی رهبر رئیس فراکسیون روحانیون مجلس درباره مسائل فرهنگی داشته است .

به گزارش خبرآنلاین مهم ترین محور های این گفت وگو به این شرح است.

*مطالبه حجاب و رعایت شئونات اسلامی یک مطالبه ملی و دینی است و اگر من بیشتر از دیگران در میدان حضور دارم، به معنای آن نیست که دیگران چنین خواسته‌ای ندارند. زمانی که ما خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم، ایشان هم از این وضعیت ناراضی بودند.

*علما و مراجع تقلید و ائمه جمعه سراسر کشور نیز از این وضع اعلام نارضایتی کردند. به خصوص بعد از مصاحبه‌ رئیس‌جمهور پخش شد. آن گفت‌وگو یک مقداری مسئله‌دار بود، مصاحبه‌گر نظر رئیس‌جمهور را درباره گشت نسبت پرسید در حالی که ما اصلا گشتی به نام گشت نسبت نداریم و طوری سوال را مطرح کرد که رئیس‌جمهور را به واکنش وادارد و ایشان هم بگویند نه، ما گفته‌ایم این کار را نکنند. بله ما هم موافقیم که مثلا کسی که دارد به خانمش راه می‌رود نمی توان به او گفت این چه نسبتی با تو دارد. پلیس همچنین چیزی نمی‌گوید اما پلیس وظیفه دارد طبق الگوهایی که دارد، با موارد خلاف شرع و قانون برخورد کند، پس این یک مطالبه است در همین زمینه راهپیمایی مردم قابل توجه بود.

* چطور مسئولان وقتی مردم در محکومیت فتنه راهپیمایی می‌کنند با آغوش باز می‌پذیرند اما وقتی همین مردم بعد از نماز جمعه آن راهپیمایی‌های بزرگ را در اصفهان و تهران و جاهای دیگر انجام دادند یا در مشهد در سالروز قضیه مسجد گوهرشاد مردم راهپیمایی بزرگ کردند، چطور اینجا مسئولان به حرف مردم گوش نمی دهند.

*در واقع یک اشتباهی در ذهن مسئولین ما رفته و آن هم این است که هر وقت بحث حجاب مطرح می‌شود، می‌گویند کار فرهنگی باید کرد، البته که کار فرهنگی کار اصلی ماست، مگر ما می‌گوییم کار فرهنگی نباید کرد. باید توجیه و ارشاد کرد ولی به ما بگویند کدام کار فرهنگی را در این چند سال برای بحث حجاب کرده‌اند با کدام کارشناس فقهی نشستند درباره موضوع بحث کنند و یا کدام برنامه را در صدا و سیما گذاشتند.

*مگر 5 سال پیش مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی برای 26 نهاد ارسال نشد و به آنها گفت فلان پوشش و لباس چسبان ممنوع است و باید حجاب رعایت شود و آرایش نباشد؟ این ضوابط داده شده است و کدام مسلمانی است که نداند ضابطه حجاب چیست و روش حجاب‌داری چگونه است؟ چرا برای سرقت نمی‌گویید باید کار فرهنگی انجام داد سارق را دنبال و تعقیب نمی‌کنید؟ پس مزاحم نوامیس و بد حجاب را هم باید تعقیب کرد، یعنی مسئله وظایف فرهنگی ما را از برخورد با منکرات بی‌نیاز نمی‌کند.

*ما می‌گوییم مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را که زمان دولت پیشین سال های آخرش تدوین و تصویب شد که البته به امر رهبری هم این کار صورت گرفت وگرنه آنها که این کار را نمی کردند و خود آقا هم دستور اجرای آن را دادند و تا دو سال هم پلیس این طرح را اجرا می‌کرد و در جامعه یک گشتی دیده می‌شد اما از سال گذشته که فتنه اتفاق افتاد توجه پلیس بیشتر به سمت آن مسائل جلب شد که البته ما هم به پلیس حق می‌دادیم اما آن قضیه تمام شد.

*ما با وزیر کشور جلسه داشتیم، کمیسیون فرهنگی چند جلسه با وزیر کشور داشتند، خود ما روحانیون با وزیر ارشاد جلسه داشتیم با نیروی انتظامی، دو، سه نوبت جلسه داشتیم با دانشگاهیان و نماینده مقام معظم رهبری، در دانشگاه‌ها جلسه داشتیم و گفتیم که آقایان این مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی الگوی شماست، واقعا شما نمی‌دانید بی حجابی و بد حجابی چیست؟ مدل اسلامی حجاب که فرمول ریاضی و تجزیه اتم نیست، یعنی لباس چسبان نباشد، آستین کوتاه نباشد، شلوار پوشاننده باشد، آرایش نکنند، حالا چادر بهترین نوع این پوشش است اما اگر نبود مانتو و روسری هم می‌تواند باشد، این الگو روشن است. به جای توجه به این مسائل، یک الگوی اشتباه را در پیش گرفته‌اند و می‌گویند برخورد فیزیکی نکنید و بروید یک گوشه‌ای تذکر بدهید، آخر اینطوری که نمی‌شود جلو منکرات را گرفت.

* مشاوران فرهنگی دولت نگاه‌شان اشتباه است. خود مسئولان می‌گویند جنگ نرم است. کشف حجاب هم جزو جنگ نرم است و این الگوها را بیگانه داده است. در فتنه هم بدحجاب‌ها را دیدند و باز هم به این موضوع ایمان نمی‌آورند که ترویج بدحجابی، معارضه با انقلاب است و ما باید با این موضوع برخورد

:: بازدید از این مطلب : 396
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : 14 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کمالی

 

   
با این اقلیت کم چه کنیم ؟
http://www.rajanews.com/Files_Upload/6474.jpg

وضع تقابلی میان طرفداران نظام و معترضین بسیار سریع تر از تصورها و پیش بینی ها به سامان آمد و آنچه «جنبش» نامیده می شد در عرض چند ماه به یک «گروه» با مختصات قابل توصیف تبدیل شد. می توان راهپیمایی روز قدس را آغاز آشکارگی این افول و اضمحلال دانست، کمااینکه در اتفاقات بعد یعنی 13 آبان و اکنون 16 آذر که هر دو به عنوان نقاط عطف تحرکات سیاسی اغتشاش گران دانسته می شد، این افول و اضمحلال به عیان مشاهده شد. شواهد و شنیده ها از طرفی حاکی از درماندگی و دستپاچگی رهبران سیاسی اغتشاشات و از طرفی حکایت‌گر آرامش خاطر طیفی از طرفداران نظام است؛ لیکن در این میان جریان های دانشجویی انقلابی در این اندیشه اند که با این اقلیت مخالف نظام که هرازگاهی فرصت ظهور سیاسی و رسانه ای پیدا می کنند و ایام و مقاطع خاص را به مجالی برای تحرکات دوباره تبدیل می کنند، چه باید کرد؟



     

 
تلاش براي ايجاد فتنه در 16 آذر
 

http://www.javandaily.com/Images/News/Smal_Pic/16-6-1389%5CIMAGE634194577504062500.jpg

تلاش براي ايجاد فتنه در 16 آذر

متاسفانه با بازگشايي دانشگاهها، جريانهاي سياسي مخلوق فتنه سبز اين بار نيز دانشگاه را مورد هدف قرار داده‌اند. اين جريان آنگاه که پايگاه مردمي خود را به خاطر رفتار ساختارشکنانه و تفرقه افکنانه به سرعت از دست داد، تمرکز خود را به عنوان آخرين راهکار بر روي دانشگاه گذاشته تا اين مرکز علمي را به پايگاهي براي تداوم فتنه مبدل نمايد از فرداي بازگشايي دانشگاهها, آنگاه که ايجاد آشوب و بلوا به بهانه سالروز تولد سران فتنه سبز (موسوي، کروبي و خاتمي) با آشکار شدن دروغ بودن سالروز تولد آنها در ماه مهر بي ثمر ماند, همه نگاههاي فتنه گران براي همراه سازي دانشگاه و جنبش دانشجويي به روز 13 آبان دوخته شده بود. اما علي رغم تبليغات فراوان, فتنه گران با چشماني متعجب شاهد ناتواني عناصر نفوذي اين جريان در ساماندهي حداقلي بخشي از بدنه دانشگاه در روز 13 آبان بودند. حضور باشکوه ملت در اين روز حداقل فرصت را براي عرض اندام اين جريان گرفت و روز 13 آبان به روز ياس فتنه سبز مبدل گرديد.

در چنين شرايط بغرنجي بود که تلاش همه جانبه سران داخلي و خارجي فتنه سبز براي ايجاد بلوا در دانشگاه در روز دانشجو در دستور کار کودتاگران قرار گرفت. مروري بر حجم تبليغاتي و ترفندهاي آنها مي‌تواند ميزان تلاش اين جريان براي به آشوب کشاندن دانشگاهها را براي مخاطبين ترسيم کند.



     

 

پس از شکست فتنه سبز در انتخابات ریاست جمهوری و برملا شدن نقشه شوم انقلاب مخملی در ایران ، اتاق فکر جریان فتنه به بررسی علل شکست پرداخت. از اقدامات پس از انتخابات آنان می توان فهمید ، فتنه گران سه عامل را باعث شکست در طرح براندازی خود دانستند و نقشه های بعد از انتخابات حول تخریب سه محور کشیده و اجرا شد.

1- تخریب جایگاه ولایت فقیه و شخص مقام معظم رهبری

بدون تردید مهمترین عامل در شکست کودتای نرم تسلط مقتدرانه مقام معظم رهبری بر اوضاع کشور بود . ایشان با درایت توانستند جریان فتنه را هدایت کرده و کشتی انقلاب را از مرحله خطرناک با کمترین آسیب عبور دهد . لذا فتنه گران از همان اولین روزهای پس از انتخابات به تخریب ایشان دست زدند. فتنه گران در سایت ها و شبکه های ماهواره ای بحث دروغ تقلب در انتخابات را مطرح کرده ودولت را غیرقانونی دانستند و مقام معظم رهبری را به دلیل صیانت از آراء مردم و ایستادگی در برابر خواسته های غیرقانونی و نامشروع فتنه گران ، دیکتاتور خطاب کردند. به سرعت در تمام سایت ها و شبکه های ماهواره ای حکومت ولایت فقیه برابر با حکومت دیکتاتوری معرفی شد . سران فتنه در داخل نیز با دستور اتاق فکر خارج از کشور ، این موضوع را در بیانیه ها و مصاحبه ها به گونه ای دیگر مطرح می کردند. مهدی کروبی از سران فتنه در مصاحبه ای حکومت پهلوی را از حکومت فعلی بهتر دانست. او همچنین با انتشار نامه ای خطاب به هاشمی رفسنجانی ، خواستار نظارت مجلس خبرگان بر عملکرد مقام معظم رهبری شد. اما با گذشت زمان مشخص شد که پیوند مردم و رهبری ناگسستنی است و این نقشه راه به جایی نخواهد برد. لذا تخریب روی دیگر قسمت های نظام شدت بیشتری گرفت.

 

2- تخریب نهاد های امنیتی و بسیج :

در کنترل و مقابله با اغتشاشات پس از انتخابات سال 88 ، بسیج نقش موثری از خود نشان داد. این شجره طیبه که از یادگاران با ارزش امام خمینی (ره) است به کمک نیروهای انتظامی شتافت و مقابل اغتشاشگران ایستادگی نمود. فتنه گران نیز که هیچ دلیل و مدرکی برای ادعای تقلب در انتخابات نداشتند ، بسیج را عامل تقلب در پای صندوق های رای معرفی کردند و به تخریب این نهاد پرداختند.

از طرف دیگر نهاد های امنیتی کشور توانسته بود ارتباط فتنه گران داخلی را با منافقین و سرویس های جاسوسی کشورهایی چون آمریکا و انگلیس کشف و به مردم معرفی کند. فتنه گران برای فرار از این اتهامات ، نهاد های امنیتی کشور را به کودتا متهم کردند و به تخریب چهره آنان پرداختند. از جمله این اقدامات ، طرح شکایت 7 نفر از سران اصلاحات از نهاد های امنیتی کشور بود که به سرعت در رسانه ها منتشر شد.

 

3- تخریب شورای نگهبان :

شورای نگهبان ، اصلی ترین نهاد کشور برای نظارت بر نحوه اجرا و نتایج انتخابات است. این شورا همانند فیلتری است که مانع حضور خائنان و منافقان در انتخابات می شود . اعتراضات گسترده اصلاح طلبان به این نهاد نظارتی کشور ، از زمان رد صلاحیت منافقانی که در زیر نقاب احزابی چون مشارکت و نهضت آزادی پنهان شده بودند آغاز شد.

فتنه گران که شورای نگهبان را همچون سدی در برابر اهداف شوم خود می دیدند از قبل از انتخابات ، این نهاد را به بی عدالتی متهم کردند. پس از انتخابات نیز نظر شورای نگهبان را در رابطه با صحت انتخابات نپذیرفته و این نهاد را هم دست با متقلبان معرفی کردند.

آیت الله جنتی دبیر شورای نگهبان بارها توسط رسانه های فتنه مورد هجوم تبلیغاتی قرار گرفت. بیشترین اتهامات از جانب مهدی کروبی صادر شد. کروبی در آخرین عملیات تخریبی خود ، به بهانه حمایت از زندانیان سیاسی ، ماجرای حضور فرزند آیت الله جنتی در بین منافقان در سالهای اولیه انقلاب و کشته شدن او را مطرح کرد.

آیت الله جنتی ، این روحانی مبارز در سالهای اولیه انقلاب با حضور یکی از فرزندانش در سازمان مجاهدین خلق (منافقین ) مواجه شد . اما ار او حمایت نکرد و از این امتحان الهی سربلند بیرون آمد . حال پس از سالها مهدی کروبی برای نسبت دادن آیت الله جنتی به منافقان این موضوع را دوباره مطرح کرده تا چهره این روحانی برجسته را مخدوش کند.

فتنه گران تمام تلاش خود را برای تخریب این سه رکن نظام معطوف داشتند . اما با یاری خداوند و بیداری مردم خیانت های آنان هر روز بیش از پیش روشن می شود و این اقدامات آنها همانند دست و پازدن در باتلاق ، باعث فرو رفتن و نابودی زود تر خود آنها خواهد شد.

 

     

 
نماینده اصلاح طلب:موسوي و كروبي دليل انشقاق جريان اصلاحات بودند
 

عضو فراكسيون اقليت مجلس با تأكيد بر اينكه روش موسوي و كروبي در برخورد با نتيجه انتخابات پذيرفتني نيست، گفت: موسوي و كروبي يكي از دلايل انشقاق جريان اصلاحات بودند.

انوشيروان محسني‌،  با اشاره به اختلافات به وجود آمده در درون جريان اصلاحات، گفت: روش موسوي و كروبي در برخورد با نتيجه انتخابات پذيرفتني نيست ما روش موسوي و كروبي را قبول نداريم و پس از انتخابات ما به عنوان بخشي از جريان اصلاحات نتيجه آن را ‌پذيرفتيم.

وي افزود: يكي از دلايل انشقاق جريان اصلاحات اين است كه اصلاح‌طلبان در زمان انتخابات دو گروه شده ‌بودند، عده‌اي با موسوي و گروه ديگر كروبي را همراهي مي‌كردند.

*حوادث پس از انتخابات جريان اصلاحات را به شدت دچار اختلاف‌نظر كرد

وي با تأكيد بر اينكه حوادث پس از انتخابات شرايطي را به وجود آورد كه اين جريان به شدت دچار كم‌كاري و اختلاف‌نظر شد، تصريح‌كرد: گروه‌هاي مختلفي در اين جريان حضور دارند و عده‌اي بعد از انتخابات به نتايج آن تن داده و اكنون مشغول فعاليت هستند اما در اطلاع‌رساني با محدوديت مواجه هستند.

عضو فراكسيون اقليت مجلس با بيان اينكه اصلاح‌طلبان بايد يك جمع‌بندي و بازبيني نسبت به مواضع گذشته خود داشته و استراتژي جديدي را براي آينده مشخص كنند، متذكرشد: اصلاح‌طلبان بايد با توجه به جريانات بعد از انتخابات 88، خود را براي مجلس نهم آماده كنند.

محسني بر همين اساس به فرمايش مقام معظم رهبري در خصوص نتيجه انتخابات، اشاره و تصريح‌كرد: همه بايد از فرامين رهبري تبعيت كنيم و كسي كه تبعيت نكرده ديدگاه و سليقه خاص خودش را دارد.

وي با تأكيد بر اينكه موسوي اصلاً در جريانات سياسي حضور نداشته است، خاطر‌نشان‌كرد: وي هيچ‌گاه در جريان اصلاحات فعاليت سياسي نداشته است


     

 
برنامه بسیج دانشجویی برای16آذر
 
رئيس بسيج دانشجويي دانشگاه‌هاي كشور تاكيد كرد: فرهنگ و تفكري كه بتواند از انقلاب اسلامي دفاع كند جز فرهنگ و تفكر بسيجي نيست و صراحتا در پيام امام‌خميني(ره) مشاهده مي‌شود.

 

حضرت امام‌خميني(ره) در 2 آذر سال 67 با صدور پيامي دستور تشكيل بسيج دانشجو و طلبه را صادر كردند.

در حال حاضر تشكل‌هاي مختلف دانشجويي در حوزه‌هاي مختلف علمي، سياسي، فرهنگي، اجتماعي و... در دانشگاه‌ها مشغول فعاليت هستند. يكي از تشكل‌هاي دانشجويي همسو با آرمان‌هاي انقلاب اسلامي و امام‌خميني(ره) بسيج دانشجويي است.

بسيج دانشجويي در حال حاضر با ساختاري مشخص در داخل دانشگاه‌ها و مراكز آموزش عالي كشور با حدود 600 هزار دانشجوي بسيجي و 2000 دفتر بسيج دانشجويي در دانشگاه‌ها فعاليت مي‌كند.

به بهانه سالروز 2 آذر و روز بسيج دانشجويي با حسين قدياني رئيس بسيج دانشجويي دانشگاه‌هاي كشور به گفتگوي تفصيلي نشستيم. متن كامل اين مصاحبه تفصيلي به شرح ذيل است:

*فارس: آقاي قدياني با تشكر از اينكه وقت خود را در اختيار ما قرار داديد، با توجه به نزديكي دوم آذرماه و روز بسيج دانشجويي لطفا در خصوص علت پيام تاريخي امام‌خميني(ره) مبني بر تشكيل بسيج دانشجويي بگوئيد؟

-قدياني: سابقه بسيج دانشجويي بازمي‌گردد به پيام دوم آذرماه سال 67 كه امام‌خميني(ره) به واسطه سالگرد تاسيس بسيج مستضعفين اين پيام را صادر فرمودند.

به نظر مي‌رسد كه امام‌خميني(ره) بعد از پذيرش قطعنامه 598 به مناسبت‌هاي مختلف سعي دارند طي پيام‌هايي ناگفته‌ها و خواسته‌هاي خود را بيان كنند. چون در دوران دفاع مقدس بسيج تشكيل شده بود و هيچ‌گاه امام‌خميني(ره) پيامي نداده بودند، اما در سال 67 به بهانه سالگرد تاسيس بسيج پيامي مي‌دهند و در اين پيام مطالباتي را دارند كه يكي از آنها تشكيل بسيج دانشجويي است.

با مطالعاتي كه انجام داديم به اين نتيجه رسيديم كه فلسفه وجودي تاسيس بسيج دانشجويي از نظر امام‌خميني(ره) چه بوده است و به اين امر رسيديم كه ايشان با سه رويكرد، پيام تشكيل بسيج دانشجويي را صادر فرمودند. اولين رويكرد اين بود كه فرهنگ و تفكري كه بتواند از انقلاب اسلامي دفاع كند جز فرهنگ و تفكر بسيجي نيست و صراحتا در پيام امام‌خميني(ره) مشاهده مي‌شود.

در اين پيام امام‌خميني(ره) سعي دارند اعلام كنند كه در عرصه جنگ امروز تغييري داده شده است و جهت آن از سخت به نرم و عرصه آن از مرزها به داخل محيط دانشگاه‌ها و حوزه‌ها كشيده شده است، يعني هم ميدان جنگ تغيير كرده و هم نوع ابزار متفاوت شده است. پس اولين علت صدور پيام امام‌خميني(ره) مبني بر تشكيل بسيج دانشجويي اين بحث است.

دومين رويكرد اين بود كه فرهنگ و تفكر بسيجي كه در دوران دفاع مقدس شكل گرفت و كارآمدي خود را در جبهه‌هاي جنگ تحميلي اثبات كرد اقدامات عملي آن وجود دارد اما حوزه نظري آن وجود ندارد، لذا بايد مباني تئوريك آن ايجاد و تامين شود و هيچ كجا بهتر از حوزه و دانشگاه نيست و بسيج دانشجو وطلبه بايد مبناي تئوريك فرهنگ و تفكر بسيجي را ايجاد كنند.

سومين رويكرد اين است كه فرهنگ و تفكر بسيجي بايد پويا بماند و مسير را ادامه داده تا نسل به نسل انتقال پيدا كند. بهترين محيطي كه مي‌تواند عالمانه و آگاهانه فرهنگ و تفكر بسيجي را منتقل كند حوزه و دانشگاه است، لذا در اين پيام امام(ره) مي‌فرمايند امروز يكي از ضروري‌ترين تشكل‌ها، تشكيل بسيج دانشجو و طلبه است.

امام خميني(ره) درخواست تشكيل بسيج حوزه و دانشگاه نمي‌كنند بلكه درخواست تشكيل بسيج دانشجو و طلبه را دارند يعني عناصري كه در حوزه و دانشگاه درس تعليم مي‌گيرند را مورد توجه قرار مي‌دهند. امام‌خميني(ره) در اين خصوص حتي استاد و روحاني را مطرح نمي‌كنند و فضاي آرماني مجموعه را طلب مي‌كنند چون دانشجو و طلبه در حوزه و دانشگاه آرمان‌خواه است.

شروع حركت بسيج دانشجويي با پيام امام‌خميني(ره) شكل مي‌گيرد و يكي از بحث‌هاي جدي كه وجود دارد اين است كه چون ما تغيير نوع ميدان و نوع ابزار داشتيم فهم تشكيل اين تشكل براي ما در دانشگاه‌ها شايد خيلي ساده نبود. بچه‌هايي كه در جنگ حضور داشتند ساده نبود كه تشكيل اين تشكل را درك كنند، لذا هنگامي كه سعي داشتيم بسيج دانشجويي را تشكيل دهيم از ابزار و نماد دوران دفاع مقدس استفاده كرديم و در چند سال ابتدايي تشكيل بسيج دانشجويي سنگر مي‌ساختيم و فعاليت‌هاي ديگر انجام مي‌داديم و فكر مي‌كرديم كه همان ابزارهاي دروان دفاع مقدس را بايد در محيط دانشگاه بياوريم تا در قالب بسيج دانشجويي فعاليت كنيم در حالي كه اين‌گونه نبود و اگر بخواهيم بسيج دانشجويي را تحليل كنيم اين تشكل به چند برهه تقسيم مي‌شود.

*فارس: يكي از مهمترين وظايف و شرايط نهادهاي انقلابي پس از جنگ تحميلي تبيين باورهاي ارزش‌هاي انقلاب اسلامي و دوران دفاع مقدس بود. به نظر شما بسيج و به خصوص بسيج دانشجويي تا چه ميزان توانسته است اين مسئوليت را انجام دهد؟

-قدياني: امام‌خميني(ره) در پيام تشكيل بسيج حوزه و دانشگاه چند خواسته از بسيج دانشجويي داشتند كه يكي از آن خواسته‌ها، تبيين چارچوب‌هاي اصيل اسلام ناب محمدي(ص) بود. وقتي به اين جا مي‌رسيم و هنگامي كه به مطالبات و دغدغه‌هاي امام‌خميني(ره) در سال آخر عمرشان مطالعه مي‌كنيم مي‌بينيم كه ايشان به اسلام ناب محمدي(ص) و اسلام آمريكايي اشاره مي‌كنند.

همان موقع امام‌خميني(ره) به اين مسئله مي‌رسند كه اگر قرار باشد دشمن با اين انقلاب اسلامي مقابله كند با چيزي جز خودش نمي‌توانند برخورد كند. يعني بايد چيزي مشابه خودش درست كند تا بوسيله آن بتواند آرام آرام انقلاب اسلامي را استحاله كند، لذا آن موقع امام(ره) بحث تبيين چارچوب‌هاي اصيل اسلام ناب محمدي(ص) را مطرح كردند. ميان اسلام آمريكايي و اسلام ناب محمدي(ص) تفاوت‌هايي وجود دارد و به همين دليل است كه بسيج دانشجويي وظيفه دارد كه شاخص‌هاي اساسي خود را به انجام برساند.

استنباط ما اين است كه در اين ايام كه بسيج دانشجويي در دانشگاه‌ها فعاليت داشته به طور نسبي و نه به طور قطع توانسته است رسالت‌هاي خود را انجام دهد. انصافا در دوران دوم خرداد شايد تنها تشكل و جبهه‌اي كه در داخل دانشگاه‌ها محكم و استوار ايستاد و خطوط اصلي امام‌خميني(ره) و اسلام ناب را تبيين كرد بسيج دانشجويي بود.

يكي از پارامترها، شاخص‌هاي اساسي و محورهاي اصلي بسيج دانشجويي تبيين چارچوب‌هاي اصيل اسلام ناب در محيط دانشگاه‌هاست و سعي داريم با شاخص‌هاي گفتماني امام‌خميني(ره) و مقام معظم رهبري به اين امر برسيم.

*فارس: رويكرد بسيج دانشجويي پس از جنگ تحميلي خروج از حالت نظامي و ورود به يك رويكرد فرهنگي، اجتماعي و سياسي كشور بود. بسيج دانشجويي با توجه به جايگاهي كه پيدا كرده تا چه ميزان در اين راه موفق بوده و در آينده چه راهكارهايي را در پيش خواهد گرفت؟

- قدياني: من اين اعتقاد را ندارم كه بسيج در دوران دفاع مقدس فعاليت نظامي مي‌كرد، اگرچه در دوران دفاع مقدس شكل اقدام ما نظامي بود ولي اصلا مبناي فعاليت بسيج فرهنگي بود. دوران دفاع مقدس دوران جنگ اصغر بود ولي علت موفقيت ما در دوران دفاع مقدس اين بود كه بسيجيان با رويكرد جهاد اكبر در جبهه جهاد اصغر حضور داشتند يعني ظهور و بروز فعاليت‌هاي فرهنگي و تفكر بسيجي در دوران دفاع مقدس خود را نشان مي‌داد و اصلا دوران دفاع مقدس يك حركت فرهنگي بود. حال اين حركت فرهنگي بايد خود را در بدنه اجتماعي و در دوران غير از جنگ به نمايش بگذارد و ابعاد مختلف فرهنگي بايد ظهور و بروز پيدا كند.

الحمدالله اين امر در محيط دانشگاه در حال شكل‌گيري است و طي اين چند سال هم خود را نشان داده و تبيين اين چارچوب‌ها، امري جدي است اما بسيج دانشجويي براي اينكه بتواند در صحنه اجتماع حضور جدي در عرصه فرهنگ و سياست داشته باشد نمودش از عملكرد بسيج مشخص است.

بسيج دانشجويي حزب سياسي نيست بلكه تفكر بسيجي است. تفكر بسيجي هم در حوزه بصيرت و آگاهي موضع دارد و اين طور نيست كه در مباحث سياسي اعلام كند خنثي هستيم. يك فرد ايراني دانشجوي انقلابي نمي‌تواند در مواقع مختلف كه كشورش با مشكلاتي مواجهه است اعلام كند من در مباحث سياسي موضعي ندارم پس يك عنصر سياسي است.

بسيج دانشجويي در مواقعي كه احساس مي‌كند فرهنگ و تفكر انقلابي زير سؤال مي‌رود به شدت از خود عكس‌العمل نشان مي‌دهد پس يك عنصر فرهنگي است، به همين دليل است كه بسيج دانشجويي با حفظ اين شرايط كه به هيچ عنوان حزب، گروه و رقيب سياسي نيست بلكه يك عنصر آگاه سياسي در خط ولايت و مقام معظم رهبري است.

بسيج دانشجويي يك مجموعه، سازمان، تشكل و تفكري است كه براي نظام اسلامي و در راستاي منويات مقام معظم رهبري فعاليت مي‌كند لذا هم آگاهي سياسي دارد و هم فعاليت‌هاي فرهنگي و اجتماعي را پيگيري مي‌كند.

*فارس: بسيج دانشجويي در حوزه نقد تا چه مرحله‌اي پيشروي مي‌كند؟

- قدياني: خط قرمزهاي بسيج دانشجويي، خط قرمزهاي نظام اسلامي ايران است، يعني در حوزه نقد، نقدهاي منصفانه، عالمانه و دلسوزانه را بر تمامي ابعاد نظام قائل است و محدوديتي براي بسيج دانشجويي قائل نيست. هر جا نقدي دلسوزانه، عالمانه و منصفانه باشد در تمامي ابعاد نظام اسلامي مي‌تواند اتفاق بيفتد.

*فارس: در فتنه سال 88 بسيج دانشجويي در روشنگري، افشاگري و مقابله با فتنه چه ميزان موفق بود؟

- قدياني: در دوران دوم خرداد بسيج دانشجويي مباني نظري داشت كه برگرفته از بيانات امام‌خميني(ره) و مقام معظم رهبري بود و اين مباني نظري به عنوان چراغ راه بوده و هرجا احساس مي‌كرديم حركات دولت و متوليان دوم خرداد با اين مباني در تعارض است، بسيج دانشجويي از خود عكس‌العمل نشان مي‌داد و عكس‌العمل‌ها نيز در قالب مناظره‌ها، همايش‌ها، نشريه‌ها وبيانيه‌ها اعلام مي‌شد.

در دوران فتنه سال 88 نيز همين فضا موجود بود و احساس مي‌كرديم كه جمهوري اسلامي با مبنايي كه داراست و آن قانون اساسي است به عنوان محور حركت عمل مي‌كند و در كنار آن نيز بيانات مقام معظم رهبري مورد تاكيد بود، لذا با اتفاقي كه افتاد احساس كرديم چالش‌ها و روندي كه به سوي انتخابات پيش مي‌رود يك روند عادي نيست و طراحي شده است و بسيج دانشجويي نيز سعي كرد از همان ابتدا فضا را خوب بشناسد و رصد كند.

پس از رصدهايي كه انجام شد به اين نتيجه رسيديم كه اين‌گونه حركت‌ها كپي اقدامات و توصيه‌هايي است كه از بيرون از مرزهاي جمهوري اسلامي ايران ديكته مي‌شود لذا بسيج دانشجويي شروع به روشنگري فضا كرد و يكي از تشكل‌هايي بود كه پيش از انتخابات هشدارهايي را داد. پس از انتخابات و حوادث پس از آن بسيج دانشجويي سعي كرد در مباني نظري در محيط دانشگا‌ه‌ها به خوبي اقدام كند و انصافا اتفاقاتي كه كف خيابان‌ها افتاد در دانشگا‌ه‌ها رخ نداد و علتش اين بود كه بسيج دانشجويي در داخل دانشگاه‌ها حضور داشت و سعي مي‌كرد كاملا تبييني و ترويجي مباحث را در فضاي اقناعي ارائه كند و اين اقدام خود نقطه عطفي براي بسيج دانشجويي بود.

دانشگاه‌هاي كشورمان به مراتب وضعيت‌شان از كف خيابان‌ها بهتر بود و فكر مي‌كنيم كه بايد اين مباحث در محيط منطقي ارائه مي‌شد و مسلما در محيط منطقي فتنه‌گران حرفي براي گفتن ندارند. در اين مباحث بسيج دانشجويي به عنوان يكي از مجموعه‌هاي پيشرو با انتشار مطالبي در قالب كتب، نشريات، و .. سعي كرد كه فضاي جامعه را شفاف كند.

*فارس: در حال حاضر در دانشگاه‌هاي دولتي بسيج دانشجويي بسيار فعال است و داراي امكانات مناسبي است. اين فعاليت‌ها تا چه ميزان در جامعه كاركرد داشته است؟ همچنين بسيج دانشجويي در دانشگاه‌هاي غيردولتي مانند دانشگاه آزاد و غيرانتفاعي حضور دارند اما حضور پررنگي ندارند. سرمنشا فعاليت‌هاي مقطعي بسيج دانشجويي را در دانشگا‌هاي غيردولتي در چه امري مي‌دانيد؟ آيا مشكل در عدم همكاري مسئولان دانشگاه‌هاي غيردولتي است يا به مسائل ديگر بازمي‌گردد؟

- قدياني: يكي از رويكردهايي كه امسال در بسيج دانشجويي اعلام كرديم "شفاف‌سازي محيط دانشگاه‌ها " بود. پس از فتنه‌اي كه اتفاق افتاد بالطبع يكي از بخش‌هايي كه مي‌توانست شفافيت را در محيط‌ دانشگاه‌ها ايجاد كند تشكل‌هاي دانشجويي و به خصوص بسيج دانشجويي بود و اين شفاف‌سازي در قالب مناظره‌هاي سياسي، همايش‌ها و... برگزار شد.

ذاتا دانشگاه‌هاي دولتي به دليل قدمت، سابقه و پيشينه‌اي كه داشته‌اند، فعاليت‌هاي سياسي آنها بيشتر از دانشگاه‌هاي آزاد است و به نوعي دانشجويان دانشگاه آزاد به جهت اينكه بخشي از منابع تحصيلي خود را پرداخت مي‌كنند بعضا در هنگام تحصيل درس خوانده و از دانشگاه خارج مي‌شوند و لذا خميرمايه در اين دانشگاه‌ها از ابتدا كم است ولي يكي ديگر از دلايل اين است كه در محيط دانشگاه‌ها همراهي مسئولان دانشگاه مي‌تواند به فعاليت‌هاي دانشجويان بسيار كمك كند. استنباط ما اين است كه در دانشگاه‌هاي آزاد اين همراهي كمتر شده و با ملاحظات سياسي كه دارند سعي دارند كه اين‌گونه از فعاليت‌ها توسط دانشجويان شكل نگيرد.

البته بايد انصاف داشت و اين مسئولان به طور كامل اين فضاها را براي دانشجويان خود نبسته‌اند.دانشگاه آزاد خيلي سياسي نيست و فضاي فرهنگي دارد و ذات اين دانشگاه اين‌گونه است، البته نمي‌دانم چرا؟ خيلي سعي داشتيم اين دانشگاه رو به فضاي سياسي حركت كند.

*فارس: بسيج دانشجويي در اجرايي كردن و تبيين فرمايشات مقام معظم رهبري تا چه حد فعاليت مي‌كند؟

- قدياني: جهت‌گيري بسيج دانشجويي در سال جاري «ترويج گفتمان امام‌خميني(ره) و مقام معظم رهبري در دانشگاه‌ها» است. چون اين امر شاخصه بسيج دانشجويي است و بر اساس شاخصه بيانات امام‌خميني(ره) و مقام معظم رهبري بسياري از گفته‌ها و رفتارها را در محيط‌ هاي مختلف و در حوزه‌هاي سياسي و اجتماعي با آن شاخصه‌ها مقياس مي‌كنيم.

خيلي‌ها از امام‌خميني(ره) دم مي‌زنند اما رفتار ديگري از خود نشان مي‌دهند. هنگامي كه سابقه را بررسي مي‌كنيم به اين نتيجه مي‌رسيم.
بسيج دانشجويي در سال جاري فعاليتش اين است كه به ترويج گفتمان امام‌خميني(ره) و مقام معظم رهبري بپردازد.

در اين خصوص دوره‌هاي آموزشي را در بسيج دانشجويي راه‌اندازي كرديم تا اعضاي بسيج دانشجويي به گفتمان امام(ره) و مقام معظم رهبري مسلط شوند و همچنين در فعل و انفعالات دانشگاه با مقياس گفتمان امام(ره) و مقام معظم رهبري اين فعل و انفعالات را مورد سنجش قرار دهند.

اما اينكه چقدر توانستيم گفتمام امام(ره) و مقام معظم رهبري را در محيط دانشگاه‌ها ساري و جاري كنيم نيازمند اين است كه پژوهشي شود تا ببينيم بسيج دانشجويي تا چه حد در راستاي بيانات امام(ره) و مقام معظم رهبري در دانشگاه‌ها فعال بوده‌ است.

بسياري هستند كه در محيط دانشگاه‌ها در اين خصوص فعاليت دارند و مؤثرند ولي گاهي سؤال مي‌شود كه گفتمان امام(ره) و مقام معظم رهبري تا چه حد در محيط دانشگاه‌ها پايه‌ريزي شده است؟ كه مي‌توان تخمين زده و الحمدالله محيط دانشگاه‌هاي كشورمان محيطي پوياست كه برخلاف عده‌‌اي كه ادعا دارند دانشگاه‌هاي كشورمان غرب‌زده است دانشجويان كشورمان اكنون ديني‌تر از گذشته هستند اما محتوا و منابعي كه اين دانشجو آموزش مي‌بيند كاملا غربي است.

*فارس: در حوزه مبارزه با جنگ نرم دشمن، بسيج دانشجويي تا چه حد پيشرفت داشته است؟

- قدياني: جنگ نرم سه مؤلفه اقتصاد، فرهنگ و سياست دارد و در حوزه فرهنگ و سياست در دانشگاه‌ها مطالبي مطرح مي‌شود. دشمن در حال حاضر دو كار اساسي را در حوزه فرهنگ انجام مي‌دهد.

يكي ترويج بي‌بند و باري و ديگري هدف قرار دادن بنيان‌هاي اعتقادي دانشجويان بسيجي است. دشمنان در اين حوزه سعي دارند عرفان‌هاي كاذب و نوظهوري را شكل دهند تا اين عرفان‌ها را جايگزين اعتقادات اصيل از ميان رفته كنند.

بسيج دانشجويي در اين دو فضا ورود پيدا كرده و سعي دارد فرمايشي را كه مقام معظم رهبري در ايام ماه مبارك رمضان فرمودند اجرايي كند.

بسيج دانشجويي به لطف خدا از خردادماه سال جاري در حوزه معرفتي وارد فعاليت‌هاي سنگين شده و بيش از 10هزار نفر از دانشجويان كشور را در دوره‌هاي معرفتي خود شركت داده چون احساس مي‌كنيم در حوزه فرهنگ بايد دانشجويان مباني اعتقاديشان به اندازه كافي قوي باشد.

در بحث مقابله با عرفان‌هاي كاذب نيز بيسج دانشجويي سعي داشته اين اقدامات دشمن را رصد و شناسايي كند تا سريعتر اين عرفان‌ها را از ميان ببرد.

در فضاي سياسي، دشمن به دنبال اين است كه اولا مشروعيت نظام اسلامي را زير سؤال ببرند و يكي از بحث‌هاي آنان ايجاد اختلاف ميان مذاهب و قوميت‌هاست كه بسيج دانشجويي در اين فضا نيز ورود پيدا كرده و فعاليت‌هايي را دارد.

اما آنچه كه شكل مي‌گيرد اين است كه دشمن با ابزارهايي سعي دارد القائات خود را به بدنه جامعه هدف نفوذ دهد و اين ابزارها رسانه و فضاي مجازي است.

بسيج دانشجويي در اين خصوص دو اقدام داشته و در حوزه رسانه سعي داشته شبكه خبر خود را تقويت كند و سيستم اطلاع‌رساني خود را در قالب پيامك و نشريه‌ها گسترش دهد.

*فارس: آيا در حوزه فضاي مجازي و سايبر بسيج دانشجويي به فعاليت‌هايي دست زده است؟

- قدياني: يكي از بحث‌هاي جدي كه وجود دارد اين است كه دشمن با ابزار رسانه و شبيه به اينترنت سعي مي‌كند شبكه‌سازي كنند تا بر اساس آن با استفاده از اين شبكه بيشترين استفاده را ببرد. در حال حاضر بحمدالله هوشمندي‌هايي بوده و دانشجويان بسيجي كه در حوزه جنگ نرم و ابزار آن اطلاعاتي داشته‌اند دست به اقداماتي زده‌اند.

آنچه كه مي‌بينيم در كشور تعداد سايت‌ها و وبلاگ‌هايي است كه با دشمن مقابله مي‌كنند و كم نيستند، اما اشكالي كه وجود دارد اين است كه هركس از يك نقطه‌اي دشمن را هدف قرار داده و سعي دارد اين دشمن را از ميان ببرد و به ظن و زم خودش اقداماتي را بر عليه دشمن انجام مي‌دهد. تمام سعي بسيج دانشجويي اين است كه تمام اين نقاط مختلف را كه كم نيست به يك خط تبديل كند.

بسيج دانشجويي سعي دارد يك جبهه فرهنگي را در فضاي سايبري بر عليه دشمن ايجاد كند و عليرغم اينكه در حوزه تدافعي حضور دارد، در حوزه تهاجمي نيز نقش ايفا كند.

به همين دليل بسيج دانشجويي در حال حاضر گروهي را مأمور اين اقدامات كرده و در حال حاضر در سايت BSO.IR (سايت بسيج دانشجويي) 400 زير سايت وجود دارد و اين جبهه در بسيج دانشجويي در حال شكل‌گيري است و در حال ايجاد شبكه‌سازي خود هستيم تا انشاءالله هرگاه خواستيم در فضاي سايبري جريان‌سازي كنيم به نتيجه‌هاي لازم برسيم.

در بدنه اجتماعي نيز بسيج دانشجويي سعي دارد با استفاده از فارغ‌التحصيلان شبكه‌هاي اجتماعي خود را ايجاد كند.

*فارس: وزارت علوم دولت دهم در حال حاضر به شدت پيگير اسلامي كردن دانشگاه‌هاست و آيا در اين زمينه بسيج دانشجويي فعاليت‌هايي داشته است؟

- قدياني: دانشگاه 4 محور دارد. استاد، دانشجو، محتوا و مديريت و نظامات. در طي 30 سال پس از پيروزي انقلاب اسلامي گاهي بر روي دانشجويان اقداماتي انجام داديم اما با استاد و محتوا كاري نداشتيم و كمي هم به نظامات و مديريت پرداخته‌ايم و در نتيجه دو پارامتر اساسي استاد و محتوا را رها كرديم اما بايد توجه داشت كه بايد هر 4 محور را در دانشگاه پيش برد تا دانشگاه اسلامي تحقق پيدا كند.

تعريف ما از دانشگاه اسلامي اين است كه، آن دانشگاهي اسلامي است كه هر آنچه ورودي داشته باشد خروجيش عالم اسلامي باشد.
در اين خصوص بسيج دانشجويي به اين نتيجه رسيده است كه بايد پيرامون بحث اساتيد گام بردارد و سعي كند تا اساتيد آينده را تأمين كند.

به همين دليل بستر و محملي را آماده كرديم براي ادامه تحصيل دانشجويان و فشار سنگيني را مي‌آوريم تا بنيه تحصيلي دانشجويان كارشناسي ارشد و دكتري را تقويت كنيم.

از سوي ديگر نيز پيگير اين هستيم كه دانشجويي كه داراي بنيه علمي قوي هستند بتوانند در محيط هاي دانشگاهي كشور تدريس كنند.

پايه دوم محتواست. محتوايي كه اكنون در دانشگاه‌ها داريم مناسب نيست و علوم را به سه دسته دقيقه، تجربي و انساني تقسيم‌بندي مي‌شود.

در حوزه علوم دقيقه و تجربي فرق ما با غرب اين است كه جهت‌گيري استفاده ما با آنها متفاوت است. علوم دقيقه علومي همچون رياضي و فيزيك است كه داراي محصولاتي است و بايد در توليد اين محصولات دقت كنيم.

در علوم تجربي احساس مي‌كنيم كه تجربياتي كه براساس عقل و رفتار محيط است بايد اصلاح شود. اما در علوم‌انساني بايد در مباني و تعريف با غرب متفاوت باشيم. ما در مبنا با غرب مشكل داريم و چون در مبنا با غرب مشكل داريم بايد يك بازخواني جدي را انجام دهيم.

هنر از ديدگاه اسلام با هنر از ديدگاه غرب متفاوت است و زيبايي‌شناسي ما و غرب با يكديگر متفاوت است و اينها تعريفاتي دارد و بنابراين بايد تغييراتي در اين خصوص صورت گيرد. لذا بسيج دانشجويي در اين خصوص گام‌هايي برداشته است و اعتقاد ما اين نيست كه اگر قرار باشد علوم‌انساني را كسي توليد كند بايد اين افراد اساتيد دانشگاه‌ها باشند.

استادي كه جامعه‌شناسي غربي را خوانده و استاد شده به ندرت جامعه‌شناسي اسلامي را توليد مي‌كند. اعتقاد بسيج دانشجويي اين است كه دانشجوي امروز درحين اينكه دريافت‌كننده علم است مي‌تواند توليدكننده علم هم باشد و لذا در دانشگاه امام صادق(ع)، علامه‌طباطبايي و تهران پژوهشكده علوم‌انساني را تأسيس كرديم.

*فارس: نظر شما در خصوص حضور اساتيد سكولار در دانشگاه‌هاي كشورمان چيست؟

- قدياني: كشورمان جمهوري اسلامي است و خواسته ملت ايران با رأي 98.2 درصد جمهوري اسلامي بوده است لذا توقع ملت اين است كه جمهوري اسلامي ايجاد حاكميت كند. در حكومت اسلامي مديران آن در كجا تربيت مي‌شوند. مسلما در محيط دانشگاه‌ها. مگر مي‌شود در دانشگاهي كه اساتيد آن سكولار هستند مديران اسلامي توليد شود تا بشود حاكميت اسلامي را ايجاد كرد؟ از نظر مبنايي حضور اساتيد سكولار در دانشگاه‌ها غلط است و اگر استادي سكولار باشد و نگاهي به مباحث اعتقادي نداشته باشد اگر در محيط دانشگاه تدريس كند مديري تربيت خواهد كرد كه اين مدير نيز سكولار خواهد بود و اين امر با اصلي كه نظام اسلامي پيگير آن است منافات دارد.

ما در محيط دانشگاهيمان اساتيدي را لازم داريم كه كاملا اعتقاد به نظام اسلامي و انقلاب اسلامي داشته باشند و انسان‌هايي متعهد و انقلابي باشند كه بتوانند مديران اسلامي خوبي را براي كشورمان تربيت كنند. بايد در اين خصوص وزارت علوم بازنگري داشته باشد و بيشتر سعي داشته باشد از اساتيد انقلابي و معتقد و متعهد به نظام اسلامي و انقلاب استفاده كند تا نتيجه اين اقدام مشخص شود.

تاكنون در اين خصوص وزارت علوم اقداماتي را انجام داده كه جاي تشكر دارد اما احساس مي‌كنيم كه هنوز اين اقدامات وزارت علوم جدي نيست و وزارت علوم در برخورد با اساتيد سكولار بايد جدي‌تر و سريع‌تر عمل كند به اين دليل كه مبدأ تمامي محصولات دانشگاه است و اگر در دانشگاه‌ها تغييراتي ايجاد نشود و با دانشگاه‌هاي زمان ستم‌شاهي يكي باشد چه فرقي كرده است؟ ما به دنبال اين هستيم كه علوم اسلامي در دانشگاه‌ها توليد شود و اين علوم اسلامي با استاد سكولار توليد نخواهد شد پس بايد تمامي اجزاي محيط دانشگاه‌ انقلابي و اسلامي باشند كه از آن جمله اساتيد دانشگاها هستند.



:: بازدید از این مطلب : 351
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 30 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کمالی

گفت‌وشنود/چرافقط بیانیه‌می‌دهید؟!
كيهان: گفت: يك سايت ضدانقلاب خطاب به موسوي و كروبي و خاتمي نوشته است؛ چرا در خانه نشسته ايد و فقط اطلاعيه و بيانيه صادر مي كنيد؟
گفتم: پس چه كنند؟!
گفت: اين سايت نوشته است؛ بايد حركتي از خودشان نشان بدهند و اگر قرار بود فقط بيانيه صادر كنند كه به جنبش(!) و كشاندن هواداران به خيابان نيازي نبود.
گفتم: حيوونكي ها چي فكر مي كردند، چي شد؟!
گفت: همين سايت از سران فتنه پرسيده است؛ آيا مي توانيد گزارشي از اقدامات يكسال گذشته خود ارائه بدهيد؟ اصلا چرا رژيم شما را دستگير نمي كند؟!
گفتم: تعدادي شيره اي در زيرزمين خانه اي مشغول شيره كشي بودند، ناگهان پليس وارد شد و فرياد زد؛ بي حركت! يكي از شيره اي ها با تعجب به پليس نگاه كرد و گفت؛ كو حركت؟!
 
   
     
رد‌دانشجوی‌پولی‌درشورای‌نگهبان
به گزارش الف شورای نگهبان قانون اساسی در بررسی مصوبات مجلس شورای اسلامی درباره لایحه برنامه پنجم، مصوبه پذیرش دانشجوی پولی در دانشگاه های دولتی بدون آزمون را خلاف قانون اساسی تشخیص داد. بنابراین گزارش شورای نگهبان این مصوبه را خلاف اصل 85 قانون اسلاسی دانسته است. مصوبه مذکور برای اصلاح و رفع مشکل مذکور به مجلس بازگشت داده می شود.

گفتنی است نمایندگان مخالف مصوبه مذکور در روز بررسی آن (از جمله نادران و توکلی) نسبت به خلاف عدالت و قانون اساسی بودن این مصوبه تذکر داده بودند. این نمایندگان هم چنین اعلام کرده بودند مصوبه مذکور حتی برخلاف سیاست آزاد سازی دولت است و جا را برای فعالیت بخش خصوصی محدود می کند.

نماینده دولت در موافقت با این مصوبه اظهار داشته بود که برخلاف ادعای منتقدان قشرهای متوسط به پایین از این مصوبه نفع می برند و افراد در مناطق دورافتاده خواهند توانست به این ترتیب وارد دانشگاه ها شوند.

دولت با همراهی هیئت رئیسه تلفیق، در چندین جای مختلف برنامه نسبت به گنجاندن برنامه های آزادسازی و واگذاری مدارس، دانشگاه ها و اماکن ورزشی دولتی اقدام کرده بود که با مخالفت نمایندگان تاکنون بیشتر این موارد رد شده است
 
   
     
درخواست‌کواکبیان‌ازنماینده‌ولی‌فقیه
رییس فراکسیون دانشگاهیان مجلس شورای اسلامی،در دیداربا حجت الاسلام محمدیان نماینده نهاد ولی فقیه دردانشگاه‌ها خواستارفراهم شدن زمینه ملاقات اعضای این فراکسیون با مقام معظم رهبری شد.
به گزارش ایسنا، مصطفی کواکبیان طی سخنانی درنشست مشترک فراکسیون متبوعش با نماینده نهاد ولی فقیه دردانشگاه‌ها ضمن تبریک عید سعید قربان، اظهار داشت که فراکسیون دانشگاهیان مجلس دربین بیش از 30 فراکسیون مجلس با 80 عضو و 64 عضو هیات علمی دانشگاه فعال‌ترین فراکسیون مجلس است.
وی ازنماینده ولی فقیه در دانشگاه‌ها خواستاردیداراعضای این فراکسیون با مقام معظم رهبری شد و افزود: دیداراعضای فراکسیون با مقام معظم رهبری و بیان نظرات در تلطیف فضای فعلی لازم است.
نماینده مردم سمنان در خانه ملت، خواستار ارتباط سیستماتیک فراکسیون دانشگاهیان با دفتر مقام معظم رهبری شد و گفت: نهضت نرم‌افزاری نیازمند نیروی انسانی بسیار قوی از لحاظ علمی و معنوی است که بتواند از عهده شرایط امروز جامعه برآید. این مهم با ارتباط سیستماتیک بین اعضای فراکسیون و دفتر مقام معظم رهبری با توجه به پتانسیل علمی و معنوی که فراکسیون دارد بهتر قابل مطرح شدن است.
کواکبیان خواستار حفظ جنبه پدرمأبانه نهاد ولی فقیه در دانشگاه‌ها شد و افزود: نهاد درمسائل مختلف باید جنبه پدری خود را حفظ کرده و فراتر از تشکل‌ها و مسائل رفتار کند. گاهی در برخی دانشگاه‌ها، نهاد در یک طرف قرار می‌گیرد، در صورتی که باید به گونه‌ای رفتار کند تا بتواند موضوعات پیش آمده را به درستی مدیریت کند.
این استاد دانشگاه با ابراز تاسف از برکناری برخی از اساتید دانشگاهی و زندانی شدن برخی دانشجویان به دلیل حوادث پس از انتخابات، گفت: این امور باید به گونه‌ای مدیریت می‌شد که امروز شاهد چنین وضعی نبودیم.
رییس فراکسیون دانشگاهیان مجلس شورای اسلامی، با بیان اینکه وزیرعلوم، اسلامی شدن دانشگاه‌ها را مطرح کرده است ولی دانشگاه‌ها آن را اجرا نمی‌کنند، گفت: اسلامی شدن دانشگاه‌ها با تساهل و تسامح دانشگاه‌ها حل نمی‌شود.
رییس فراکسیون دانشگاهیان مجلس، با انتقاد از جوی که منجر به سکوت بیش از حد دانشگاه‌ها شده است، گفت: سکوت بیش از اندازه دانشگاه‌ها به نفع نظام نیست، بی‌تفاوتی و غیرسیاسی شدن دانشجویان به ضررنظام است. به اعتقاد بنده مباحث سیاسی و علمی باید با رعایت مسائل مهم در دانشگاه‌ها وجود داشته باشد.
 
   
     
اختلاف لاريجاني با اصلاح طلبان
علي مطهري نماينده تهران در مجلس در گفت وگو با ايلنا، در پاسخ به سوالي در مورد واكنش برخي اصولگرايان نسبت به تعامل رئيس مجلس با اصلاح‌طلبان مجلس و تبريك آنان به لاريجاني، با بيان اينكه اصلاح‌طلبان دشمن نيستند تبريك آنها هيچ عيبي ندارد، اظهار داشت: رئيس مجلس بايد حالت پدرانه داشته باشد، زيرا وي رياست كل‌مجلس را برعهده دارد نه يك گروه خاص.

وي افزود: علاوه بر اين پايبندي به اصول و مباني فكري مهم است و نامگذاري‌هاي فعلي براي جناح‌ها اصالت ندارد. چه بسا اصلاح‌طلباني كه از بسياري اصولگرايان اصولگراتر هستند يا اصولگراياني كه از اصلاح‌طلبان اصلاح‌طلب‌تر هستند ‎؛ ملاك عمل افراد است نه ادعا و سخنراني.

عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس در مورد انتقادات نسبت به رفتار لاريجاني در برخورد با جريان اصلاحات، گفت: اينها اختلافات بينشي است كه در فراكسيون اصولگرايان وجود دارد. يك بينش اصلاح‌طلبان را دشمن تلقي مي‌كند ومعتقد به حذف آنان از صحنه انقلاب است و بينش ديگري آنها را رقيب تلقي كرده و معتقد به رقابت سالم با آنهاست كه من اين بينش دوم را قبول دارم.
 
   
     
جلسه‌بسیج‌بابازرگانی‌برای‌یارانه‌ها
رئیس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به جلسه امروز بسیج ادارات با وزارت بازرگانی برای همراهی بسیج با دولت در هدفمند کردن یارانه ها ، گفت: بسیج با دولت در اجرای هدفمند کردن یارانه ها همراه است.

سردار محمد رضا نقدی در نشستی خبری در پاسخ به  سئوال خبرنگار مهر در رابطه با بحث هدفمند سازی یارانه ها و نقش بسیج در این روند گفت: امروز بین بسیج ادارات و وزارت بازرگانی جلسه ای توجیهی خواهیم داشت که در آن همکاری میان بسیج و این وزارتخانه سازماندهی می شود.

وی افزود: در بسیج اصناف و ادارات همکاری خوبی با دولت برای اجرای هدفمند کردن یارانه ها داریم.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین درعین حال تصریح کرد: شاید اگر با موفقیت کامل از این جراحی بزرگ اقتصادی بگذریم بیشتر می توان در رابطه با اقدامات بسیج در همکاری با دولت برای اجرای این قانون سخن گفت.
 
   
     

چهره متفاوت سردار رادان

همشهری ماه: سردار سرتیپ "احمدرضا رادان" اگر چه در میان رسانه‌ها و مردم بیشتر به عنوان جانشین فرمانده نیروی انتظامی کشور و با لباس سبز رنگ نیروی انتظامی شناخته می‌شود، اما وی سابقه عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حضور در جبهه‌های هشت سال دفاع مقدس را نیز در کارنامه خود دارد.

گفتنی است سردار رادان دارای مدرک کارشناسی ارشد مدیریت بحران از دانشگاه امام صادق (ع) است.

 


                       
 

            
 
   
     
سوتیBBCدر اثبات‌هولوکاست

مدتی است که مجموعه مستند هایی با موضوع هولوکاست در شبکه بی بی سی فارسی پخش می شود. در این برنامه ها  سعی شده با تلفیق صحنه های بازسازی شده از دستگیری و کشتار یهودیان و گفته های شاهدان عینی و اندک تصاویر واقعی، وقوع هولوکاست برای مخاطبین اثبات شود.

این مجموعه مستند که به صورت کاملا حرفه ای تهیه شده، با استفاده از احساسات مخاطبین و ایجاد پذیرش ذهنی، مجموعه آمارهای بدون مدرک معتبر و بعضا غلط را به خورد مخاطبین خود می دهد.
 

اما آنچه می خواهم برای شما مفصل تر بگویم، سوتی جالبی است که شبکه بی بی سی در ارائه آمار کشته شدگان یهودی داده است.

در بخشی از این مجموعه مستند به  مسئله کشتار یهودیان در تربلینکا پرداخته می شود. در این بخش نیز طبق روال کلی مستند با تلفیق گفتار چند شاهد عینی و صحنه های بازسازی شده؛ به شرح جنایات نازی ها در تربلینکا پرداخته می شود.
در ادامه این بخش و بعد از شرح مظلومیت یهودیان بی گناه و جنایات نازی ها به ناگاه آماری تکان دهنده ارائه می شود.

مدرک چیست؟ یک تلگراف به صورت پیام رمزی از طرف هوفل (Höfle) درباره تعداد یهودیان منتقل شده به اردوگاه تربلینکا.


اصل این پیام به شکل زیر است که بی بی سی با قهوه ای کردن رنگ آن و افزودن عبارت

MOST SECRET

سعی می کند تا این تلگراف را به صورت یک

سند تاریخی

جلوه دهد.

 


دو نکته جالب در مورد این تلگراف:


1. اولین نکته جالب این است که عدد یهودیان منتقل شده به تربلینکا در این تلگراف 71355 نفر بوده است که به صورت رمزیT 71355  در متن تایپ شده است.


 

 اما بی بی سی تعداد کشته شدگان یهودی در تربلینکا را 713555 نفر ذکر می کند. یعنی حدود 650000 نفر بیشتر از آنچه در تلگراف اشاره شده است.



در حقیقت یک 5 به آخر رقم درج شده در تلگراف اضافه می کند.

جالب اینجاست که هیچ مدرک معتبری دیگری مبنی بر اینکه چرا این 5 را به آخر آمار اضافه کرده ایم بیان نمی شود.

من در اینترنت جستجو کردم و به این عبارت روبرو شدم:

the original reads 71355, but this is probably a typo as 713555 gives the correct totalo 

 + استناد به یک گزارش (

+

)  (

+

)

 

2. نکته جالب دیگر این است که در این تلگراف هیچ اشاره ای به کشتار  یهودیان نشده است، بلکه تنها گفته شده این تعداد آدم به این اردوگاه ها منتقل شده اند.

(

+

)

 
سخن من این است که چطور می توان برای ادعای بزرگی مبنی بر کشتار  بیش از 700.000 نفر تنها به یک تلگراف بسنده کرد و البته آن تلگراف هم غلط تایپی در حد 650.000 نفر داشته باشد و در آن اصلا سخنی از کشتن نیز گفته نشده باشد!!!

یعنی 700.000 نفر را در مدت کوتاه به یک منطقه خاص می آورند و می کشند و دفن می کنند و هیچ کس متوجه نمی شود و هیچ سندی نیست مگر همین تلگراف!

 

برای اینکه کمی بتوانیم مقایسه آماری بکنیم یادآور می شوم که تعداد شهدای جنگ تحمیلی هشت ساله، تنها

200.000

نفر بوده است.

 
   
     
   


:: بازدید از این مطلب : 416
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
   
تاریخ انتشار : 26 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کمالی



:: بازدید از این مطلب : 433
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : 22 آبان 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد